یازده سال پس از رحلت آیت‌الله

مصطفی ایزدی در شرق نوشت:

«من همه زندگی‌ام را وقف این انقلاب کردم و کسی که برای به‌ثمررسیدن چیزی زحمت کشیده باشد و در رشد و پرورش آن خون دل خورده باشد، همواره برای حفظ آن دلسوزی می‌کند. دفاع از اساس اسلام و جمهوری اسلامی و حقوق مردم را وظیفه خود می‌دانم».

این سخنان آیت‌الله العظمی منتظری است که حدود 13 سال پیش از درگذشت خود بیان کرده است.
آیت‌الله منتظری در تاریخ معاصر ایران و در افکار عمومی جامعه شیعی بیشتر یک شخصیت سیاسی با پیشینه‌ای سرشار از فعالیت‌های مبارزاتی و همیشه در صحنه ترسیم شده است و البته گریزی از آن نیست؛ چراکه انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی و رویداد‌های دهه‌های اخیر چنان رقم خورده است که مردم از زن و مرد، بزرگ و کوچک، شهری و روستایی، مذهبی و غیرمذهبی و نیز باسواد و کم‌سواد و بی‌سواد، یکسره در سیاست و مسائل حکومتی بار آمده و رشد کرده‌اند. بدیهی است هرچه یک شخصیت مطرح سیاسی‌تر باشد، بیشتر در معرض کنش و واکنش‌های جامعه قرار می‌گیرد. به‌ویژه اینکه رسانه‌های فراوان و گوناگون موجود در مرحله اول دچار منش سیاسی می‌شوند و حجم زیادی از دریافت‌ها و داده‌های خود را در حوزه سیاسی، تحلیل و عرضه می‌کنند. در چنین شرایطی ابعاد دیگر یک مقام بلندپایه مذهبی که در فضای علمی و سیاسی توأمان زندگی و فعالیت کرده است، دیده نمی‌شود یا کمتر دیده می‌شود.
مرحوم آیت‌الله منتظری پیش و بیش از آنکه در مقام یک چهره سیاسی ظاهر شود، یک دانشمند بزرگ اسلامی بوده و صد البته که از نظر علمی مقام والایی در حوزه‌های علمیه داشته، در عرضه سیاست و مبارزه مورد توجه اندیشمندان و حوزویان و دانشگاهیان بوده و در دایره اعتنای اهل معرفت قرار داشته است. همانند شخصیت‌های دیگری از بزرگان انقلاب اسلامی چون مرحوم آیت‌الله سیدمحمود طالقانی و شهید آیت‌الله مرتضی مطهری و دیگرانی از این دست علمای مبارز که اقبال مردمی‌شان، به خاطر مقلم علمی‌شان بوده است.
بعد از اینکه آیت‌الله منتظری دار فانی را وداع کرده و در کنار رحمت الهی قرار گرفتند، بعضی‌ها نظرشان این بود رفتن آن مرد دانشمند، فضای پر از چالش سیاسی حول شخصیت ایشان تا حدودی تعدیل و تقریبا آرام می‌شود و لازم است که در فضای آرام به معرفی مقام بالای علمی و انعکاس نظرات برگرفته از آموزه‌های دینی ایشان مورد توجه بیش از پیش قرار گیرد، اما چه باید کرد که مخالفان آن سفر کرده، عملا نپذیرفتند که به یک آتش‌بس تن دهند. در مقابل، شاگردان، دوستداران و پیروان آن مرجع سفرکرده نمی‌توانند نظاره‌گر باشند و لذا وظیفه دارند در مقام پاسخ‌گویی، فضای سیاسی را همچنان گرم نگه دارند تا حقی از آن ذی‌حق و هواداران و مقلدان آن مرحوم ضایع نشود. همه آن فعالیت‌های رسانه‌ای مخالفان آیت‌الله منتظری و عکس‌العمل‌های دوستداران او گویای این واقعیت است که او همچنان زنده است. چه خوش سرود شیخ اجل حضرت سعدی که: مرد نکونام نمیرد هرگز.
‌در این نوشته که به مناسبت یازدهمین سالگرد رحلت آیت‌الله العظمی حاج شیخ حسینعلی منتظری نگارش می‌یابد، سعی می‌شود تعدادی از جملات یا فراز‌های پندآموز از نوشته‌ها یا سخنرانی‌های آن مرحوم که منعکس‌کننده شرایط جامعه است، آورده شده و خوانندگان و مخاطبان جوان را که مشتاق دانستن حقایق هستند، با دیدگا‌های فقیه عالیقدر آشنا کند:
1- «مطبوعات رکن چهارم دموکراسی و حکومت مردمی است. اگر بناست در مسائل سیاسی و امور مربوط به کشور مردم حق اظهارنظر داشته باشند ناچار باید مطبوعات علاوه‌بر اینکه سخنگوی دولت و دولتیان می‌باشند زبان ملت نیز بوده و در بیان افکار عمومی آزاد باشند تا مردم بتوانند بدون ترس و واهمه، به وسیله مطبوعات نظرات و انتقادات و خواسته‌های معقول خودشان را منعکس نمایند وگر نه به شب‌نامه متوسل می‌شوند و بازار شب‌نامه‌ها داغ می‌شود و در نتیجه نیروهای اطلاعاتی و انتظامی دائما با افراد ملت درگیر می‌باشند و این امر به ضرر دولت و ملت خواهد بود» (دیدگاه‌ها، جلد اول، صفحه 74، 1377/10/19، منتشره در سایت دفتر معظم‌له).
یکی از دغدغه‌های همیشگی فقیه عالیقدر آزادی بیان و آزادی قلم و آزادی بعد از به‌کارگیری آنهاست. کافی است تا مروری بر سخنرانی‌ها، پیام‌ها و مصاحبه‌های ایشان در سال‌های آغازین نظام جمهوری اسلامی داشته باشیم تا دریابیم که آیت‌الله منتظری از همان سال‌ها دارای نگرش مردم‌گرایانه بوده و در طول 30 سال بعد از انقلاب همواره چنین نگرشی را به افکار عمومی منتقل یا به مقامات بالای کشور گوشزد می‌کرده است. اما سلامت رسانه‌ها و رعایت اخلاق حرفه‌ای و انسانی نیز در نگاه اجتماعی و منش اخلاقی آیت‌الله جایگاه درخوری داشته است. پیام ایشان به آقای عبدالله نوری در شروع انتشار روزنامه «خرداد» گویای این واقعیت است. به بخشی از این پیام توجه کنید:
2- «انتقاد دوستانه و سازنده نسبت به خلافکاری‌ها و کجی‌ها به زبان ساده و محترمانه نه با هتاکی و تعبیرات زشت نسبت به اشخاص و یا دولت‌ها و ملت‌ها. هرکس عقلا و شرعا مجاز است نظر خود را در مسائل مختلف جامعه با منطق و استدلال اظهار کند، بلکه بسا -به لحاظ وجوب ارشاد و امر به معروف و نهی از منکر- لازم و واجب باشد؛ ولی اظهار عقیده و نظر غیر از اهانت و تحقیر افراد و ارگان‌هاست. اهانت و فحاشی -علاوه بر قبح عقلی و حرمت شرعی- ناقض غرض نیز می‎باشد، زیرا طرف را به لج‌کردن وامی‌دارد؛ و برحسب تفسیر اهل بیت‌(ع) همه غیبت‌ها و بدگویی‌ها و افشاگری‌ها نسبت‌به بندگان خدا مشمول آیه شریفه: (ان الذین یحبون ان تشیع الفاحشه فی الذین آمنوا لهم عذاب الیم) می‎باشد. بلکه نسبت به دشمنان نیز از فحش و بدگویی منع شده، امیرالمؤمنین‌(ع) شنیدند که دوستانشان در صفین نسبت به لشکر معاویه فحاشی می‎کنند، ایشان فرمودند: «انی اکره لکم ان تکونوا سبابین» من خوش ندارم شما اهل فحش باشید». (همان، ص 70) چنین نگاه مثبت به ارزش انتقادکردن و حتی وجوب شرعی آن اگر در جامعه مورد توجه جدی به خصوص در میان اولیای امور قرار گیرد، هم سلامتی رسانه‌ها را تضمین می‌کند و هم در تصحیح رفتار دست‌اندرکاران اداره کشور مؤثر است.

طبیعی است کسانی از نیرو‌های خدمتگزار در دستگاه‌ها که وظیفه رسیدگی به جریان روزمره ایرانیان در داخل و خارج را دارند، بیش از دیگران در معرض فاصله‌گرفتن از ارزش‌ها قرار دارند. این نکته بسیار مهم از نظر آیت‌الله منتظری پوشیده نیست و در دیدار نیروهای شریک در بررسی‌ها و حفاظت‌ها بارها مطرح کرده است. از جمله در پیام ذیل.
3 - ضمن اینکه اطلاعات برای کشور امری است لازم و ضروری و دولت اسلامی باید از اوضاع و حرکت‌های دولت‌های اجنبی و ایادی و جاسوسان و ستون پنجم و از توطئه و حیله‌های آنان آگاه باشد که به گفته ناپلئون «یک مرد زیرک اطلاعاتی، از هزار سرباز جنگجو در میدان جنگ بهتر است» ولی باید نیروهای اطلاعات همچون سایر افراد کشور موازین شرع و قانون و حقوق ملت و آزادی‌های مشروع آنان را کاملا رعایت کنند و جان و مال و آبروی مردم را محترم بشمارند. آنچه کشور را استقلال و ثبات و استحکام می‎بخشد و از هرج ومرج و فتنه نجات می‎دهد، رعایت قانون از ناحیه همه طبقات و افراد جامعه و احترام به حقوق آنان است و هیچ فردی فوق قانون نیست و حتی پیامبران الهی و ائمه نیز موظف بودند بر طبق قانون خدا عمل کنند (همان، ص 72).
4 – «تنها راه زدودن نظام‌های استبدادی از جوامع، بالابردن رشد فکری و فرهنگی ملت‌ها و ایجاد روحیه شجاعت و ایثار در آنهاست. تا هنگامی که ملتی رشد فکری پیدا نکند و ارزش استقلال سیاسی را درک و لمس نکند و حاضر نباشد در راه آن فداکاری و سرمایه‌گذاری نماید، نمی‌تواند از یوغ استبداد نجات پیدا کند. در قرآن کریم می‌خوانیم: «ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم» (خداوند اوضاع هیچ قومی را تغییر نمی‌دهد مگر اینکه آنان روحیات خود را تغییر دهند). تحول‌های جهش‌گونه و آنی نیز اگر با رشد و تعالی فرهنگ و فکر مردم و ایثار و فداکاری مستمر آنان همراه نباشد و تنها به احساسات و شعار و برخورد‌های دفعی و حذفی بسنده شود، به‌زودی جوامع را به حال اولیه یا بدتر از آن سوق خواهد داد» (همان، ص 364). در این فراز از سخنان مرحوم آیت‌الله منتظری باز هم مردم همه‌کاره هستند، اگر آحاد جامعه به جای اینکه در خود تحول ایجاد کنند و با فکر و اندیشه از شرایط سختی که دارند، بیرون نروند و پیوسته از شرایط تحمیل‌شده بر خود بنالند، هیچ تغییری در زندگی فردی و اجتماعی آنان ایجاد نخواهد شد.
5- «حنان بن سدیر صیرفی می‎گوید: از امام صادق‌(ع) شنیدم که فرمودند: هنگامی ‌که پیامبر‌(ص) توسط روح‌الامین با‌خبر شد که مرگ او نزدیک است، دستور داد مردم در مسجد حاضر شوند و سپس بالای منبر رفت و پس از اعلام نزدیک‌بودن مرگ خود فرمودند: «به حاکمان بعد از خودم خدا را در مورد امت خود یادآور می‎شوم، مبادا مردم را رحم نکنند (و مورد ظلم قرار دهند)؛ ترتیبی دهند تا بزرگان امت مورد احترام و اکرام و ضعیفان آنان مورد شفقت و ترحم و عالمان و دانشمندان مورد تکریم قرار گیرند؛ مبادا ضرری از قدرت حاکمان به مردم برسد و آنان در معرض ظلم و ذلت قرار گیرند؛ مبادا مردم به فقر و نیازمندی کشیده شوند که دین و ایمان آنان از دست می‎رود و زمینه کفر آنان فراهم می‎شود؛ مبادا حاکمان درِ خانه خود را به روی مردم ببندند» (رساله حقوق، ص 80، سایت دفتر آیت‌الله منتظری).
با توجه به این دیدگاه‌های مردم‌گرایانه است که حجت‌الاسلام‌و‌المسلمین شیخ حسین انصاری‌راد، از فعالان سیاسی و فرهنگی کشورمان می‌گوید: «آیت‌الله العظمی منتظری ‌(ره) بی‌تردید فقیهی طراز‌اول، مسلط به موازین فقهی و اصول و از بزرگ‌ترین و برجسته‌ترین مراجع شیعه در قرن اخیر بود. ایشان شخصیتی مسئول، پرهیزکار و قائم به وظایف شرعی بود و در برابر مسائل و مشکلات اجتماعی و حقوق مردم حساس و متعهد بود. در دوران قبل از انقلاب از عالی‌ترین شخصیت‌های روحانی بود که رنج و زحمت زندان و شکنجه را تحمل کرد تا آنجا که رژیم مستبد پهلوی برای تحت فشار گذاشتن ایشان فرزندشان را در برابر دیدگانش شکنجه کرد. به‌هرحال آیت‌الله العظمی منتظری فقیهی مجاهد و مرجعی فعال بود و باید گفت شخصیتی تاریخی به لحاظ علمی، فقهی، اخلاقی و مبارزاتی بود و تلاش‌های ایشان هیچ‌گاه نزد خدا و ملت ما فراموش نخواهد شد (سایت دفتر آیت‌الله منتظری- بخش مقالات نویسندگان و روزنامه‌نگاران).

افزودن نظر جدید