- کد مطلب : 1942 |
- تاریخ انتشار : 14 مهر, 1392 - 19:32 |
- ارسال با پست الکترونیکی
چرا افراطیون توفیقی را تخریب میکنند؟
سامان مهدور
اگرچه در مقام کشف علت امر ایجابی اصل بر شناخت پدیدار است، در مقام کشف علت امر سلبی اصل بر شناخت تمایزات آن است. به عبارت دیگر ضروری است بدانیم چرا مردم به رقبای روحانی «نه» گفتند و روحانی چه وجه ممیزه ای نسبت به دیگران داشت؟ به نظر نمیرسد که ادعای علت اقتصادی رأی روحانی تطابق چندانی با واقعیت داشته باشد، چرا که یکی از رقبای وی اقتصاددان بود و تعدادی دیگر از آنان با گفتمان اقتصادی مشخص و قابل اعتمادتری پای به عرصه رقابت نهاده بودند؛ از سوی دیگر در طول دوران تبلیغات انتخاباتی، نه برنامه های اقتصادی روحانی دارای انسجام بودند و نه خودِ وی عملکرد قابل توجهی در مناظره اقتصادی نشان داد. تخصص در حوزه سیاست خارجی و تمایل به انعطاف دیپلماتیک نیز تمامِ دلیل این انتخاب نبود، چرا که نفر پنجم انتخابات نیز سوابق و مشخصاتی حداقل در سطح روحانی از خود بروز داد. به نظر میرسد کلید فهم «نه» بزرگ مردم در جای دیگری باشد.
به جرأت میتوان گفت تنها مشخصهی روحانی که در جریان تبلیغات انتخابات تفاوت چشمگیری با رقبای وی داشت، دفاع وی از حقوق اجتماعی و آزادی های قانونی بود، مشخصهای که نه در تبلیغات و نه در سوابق هیچ یک از رقبا به مثابه نقطه اساسی قوت گفتمانی به چشم نمیخورد. رأی مردم، «نه» به کسانی بود که در سالهای گذشته انحصارطلبانه آزادی های قانونی و حقوق مدنی بخش بزرگی از هموطنان خود را سلب کرده بودند.
وجه مهم دیگر این انتخابات نقش مهم دانشجویان در پیروزی روحانی بود. اغلب هسته های اولیه جنبش های مدنی و مجازی در طول فرایند انتخابات با محوریت دانشجویان دغدغه مند فعالیت میکردند؛ بخش بزرگی از به دوش کشیدن بار سنگین کمپین حمایت از کاندیداتوری آیت الله هاشمی، مخالفت با تحریم انتخابات ریاست جمهوری، حمایت از ائتلاف عارف و روحانی و در نهایت کمپین های تبلیغاتی و ستادهای انتخاباتی روحانی در تمام کشور برعهدهی دانشجویان تحول خواه بود. دانشجویانی که همانطور که ذکر شد، پیروزی کاندیدای گفتمان آزادی و دفاع از حقوق مدنی را تنها راه بستن پروندهی نابخشودنی دولت های نهم و خصوصاً دهم در حوزهی دانشگاه میدانستند. بیراه نخواهد بود اگر بگوییم یکی از اجزای اصلی موتور محرک پیروزی دولت تدبیر و امید، شعارهای انتخاباتی روحانی در دفاع از حقوق دانشجویی بوده است.
اکنون که حاکمیت و مردم سربلند از بازی برد-برد انتخابات 92 بیرون آمده اند، وظیفهی تمام اعضای حاکمیت احترام به نظر مردم است. گفتیم که یکی از راهبردی ترین و مؤثرترین بخش های گفتمان انتخاباتی روحانی، تأکید وی بر صیانت از حقوق دانشجویی بوده است و بدیهی است که از تمام مسئولین، جریان های سیاسی و احزاب انتظار داشته باشیم که پیام انتخابات 92 را به درستی درک کنند. رئیس جمهور با انتخاب دکتر میلی منفرد و سپس دکتر توفیقی به عنوان رأس هرم مدیریت آموزش عالی کشور به رأی مردم وفادار ماند و انتظار بر این است که تا پایان دوران مسئولیت خود در راه پرسنگلاخ اعتدال ثابت قدم بماند. اما واکنش ها در آن سوی اختلاف نظرهای سیاسی ارتباطی با پیام صندوق های رأی نداشت.
پس از سرپرستی دکتر توفیقی عبارت ثابتی در تمام اظهارنظرها و مکتوبات پیرامون نقد این انتصاب رئیس جمهور به چشم میخورد:
«دکتر توفیقی آشوب را به دانشگاه باز میگرداند و فضای علمی دانشگاه را از بین میبرد.» سوالات فراوانی در پس این حکم کلی نهفته است.
ویژگی توفیقی چیست که با وزارت وی آشوب در دانشگاه حکمرانی خواهد کرد؟ این سؤالی است که افراطیون علاقهی چندانی به پاسخگویی به آن ندارند. در حوزهای که مورد انتقاد افراطیون قرار گرفته است، توفیقی سیاستهای صریح و شفافی داشته است. برنامه های او در این بخش صیانت از حق تحصیل دانشجویان، توقف برخورد سیاسی با اساتید، احقاق حق آزادی بیان و آزادی نقد دانشگاهیان، احقاق حق آزادی تشکل و آزادی نشریات دانشجویی، در هم شکستن رانتهای سیاسی و امثال آن بوده است .منتقدین، اگر به گفته های خود ایمان دارند باید برنامه های توفیقی –و نه شخص وی- را نقد کنند. افراطیونی که توفیقی را به خاطر تلاش برای احقاق حقوق و آزادی درچارچوب قانون نقد میکنند، نخست باید پاسخ دهند که چرا در مقابل محرومیت دانشجویان از تحصیل و اساتید از کرسی دانشگاه سکوت کردند و چرا توقیف و برخورد غیرقانونی با نهادها و نشریات دانشجویی لحظه ای زبان آنها را در تکریم وزرای علوم دولت اصولگرا از حرکت باز نایستاند؟
سؤال دیگر این است که ویژگی دانشگاه چیست که با اجرایی شدن برنامههای توفیقی و روحانی به «آشوب» کشیده میشود؟ بر اساس آنچه از بزرگان اندیشمند انقلاب آموخته ایم، خصوصیت دانشجو آرمانگرایی، بینایی و حساسیت نسبت به انحرافات اجتماعی و سیاسی است. دانشجو تحولات پیرامون خود را رصد میکند و بی هیچ سیاست بازی و مصلحت اندیشی در برابر انحرافات و کجروی ها فریاد میکشد. شاید این همان چیزی است که افراطیون را به واهمه دچار ساخته است. دانشجوی آرمانیِ افراطیون دانشجویی است که نسبت به تحولات اجتماعی-سیاسی جهان خارج بی تفاوت باشد و اگر نبود، امکانی در دست باشد که بتوان لااقل با زبان تهدید او را نسبت به جهان خارج خاموش کرد.
و اما سومین سؤال. چرا با وزارت توفیقی محیط دانشگاه غیر علمی میشود؟ و آیا در حال حاضر محیط دانشگاه علمی است؟ و اساساً تعریف افراطیون از محیط علمی چیست؟ البته اغلب کسانی که چنین نقدی را وارد ساخته اند، حداقل در یک دههی اخیر درکی از دانشگاه و فضای دانشگاه و فعالیت علمی و انگیزه های فعالیت علمی نداشته اند، اما ارائه توضیحاتی در تکمیل این نوشته خالی از لطف نیست. اگر معیار تشخیص محیط علمی تعداد مقالات منتشره از دانشگاهها در مجلات معتبر است، باید محیط کنونی دانشگاهها را بشناسیم و درصد خروج صاحبان مقالات از کشور را نیز بررسی کنیم تا بدانیم که چاپ مقاله در نشریات خارجی به مثابه ابزار فرار مغزها در هر شرایطی معیار مناسبی برای فضای علمی نیست؛ فضای علمی در صورتی فراهم خواهد شد که نگاه دانشجویان به چاپ مقالات در نشریات معتبر، نگاه ابزاری و به قصد تسهیل خروج از کشور نباشد. اگر ملاک تشخیص فضای علمی معدل نمرات دانشجویان است، نباید دیدگان خود را بر رشد سرسام آور پدیده نمره محوری و سرکوب شخصیتی دانشجویان و کاهش کیفی محتوای آموزشی در عمق این افزایش نمرات ببندیم. حتی اگر به دور از انصاف از این عوامل اغماض کنیم و فرض را بر وجود فضای علمی در شرایط کنونی دانشگاه قرار دهیم، چگونه میتوانیم در برابر تک بعدی شدن دانشجویان تحت فشار دانشگاه و وزارت علوم دولت سابق سکوت کنیم؟ فضای پرنشاط و پویای علمی در صورتی حکمفرما خواهد شد که دانشجویان بی هیچ واهمهای نظرات خود را آزادانه مطرح کنند. چرا افراطیون توضیح نمیدهند با چه دلیلی ابعاد اجتماعی-سیاسی- فرهنگی دانشجویان را به قربانگاه آنچه محیط علمی تصور میکنند، میبرند؟ ناگفته پیداست که دانشجوی آرمانی افراطیون کسی نیست که مانند شهید چمران و مرحوم شریعتی پیشگام راه علم و مبارز صحنهی سیاست و اجتماع باشد؛ دانشجوی آرمانی افراطیون کسی است که تمام ابعاد انسانی وجودش را فدای بالابردن نمره های خود کند.
افراطیون به بازتولید و ترویج چنین مدل هایی برای استمرار بهره گیری از رانت های دانشگاه نیاز دارند و امروز که به حکم سنت جاودان الهی «و مکروا و مکر الله و الله خیر الماکرین» سنگر به سنگر متحمل شکست میشوند، چاره ای جز تخریب مدافعان احقاق حقوق دانشگاهیان ندارند. افراطیون باید بدانند که اگر مردم خواهان استمرار فضای پادگانی در دانشگاه بودند، کاندیداهای مورد حمایت آنان را بر مسند ریاست جمهوری مینشاندند. آنها باید به رأی مردم احترام بگذارند و این تنها راه بقای افراطیون در نقشهی راه آینده ی جمهوری اسلامی ایران است.
دیدگاهها
او سر دسته فتنه گران سال 88
افزودن نظر جدید