چرا افراطیون توفیقی را تخریب می‏کنند؟

پیروزی حسن روحانی با وجود رد صلاحیت آیت الله هاشمی رفسنجانی در انتخابات ریاست جمهوری، فرصتی دیگر برای غلبه مردم بر دژ انحصارطلبی‏ اصولگرایان بود. مردم در شرایطی به گفتمان اعتدال و اصلاح طلبی آری گفتند که رسانه های اصولگرا و متأسفانه اغلب رسانه های متعلق به حاکمیت در جهت تخریب روحانی و تقویت رقبای وی عمل می‏کردند. در حالیکه اصولگرایان و رسانه های اصولگرا با تمام قوا برنامه ‏ی بازتعریف پارادوکسیکال و مخرب ارزشهای اصلاح طلبانه را در دستور کار خود قرار داده بودند، این مردم بودند که مقتدرانه به خفقان و تهمت و تخریب «نه» گفتند. تقریباً همه نیروهای سیاسی موافق اند که رأی به روحانی ماهیت سلبی داشت و نه ایجابی؛ و ضروری است که روشنفکران و اندیشمندان به سهم خود به طور مستمر چیستی این «نه» بزرگ را بازتولید کنند.
چرا افراطیون توفیقی را تخریب می‏کنند؟

سامان مهدور

اگرچه در مقام کشف علت امر ایجابی اصل بر شناخت پدیدار است، در مقام کشف علت امر سلبی اصل بر شناخت تمایزات آن است. به عبارت دیگر ضروری است بدانیم چرا مردم به رقبای روحانی «نه» گفتند و روحانی چه وجه ممیزه ای نسبت به دیگران داشت؟ به نظر نمی‏رسد که ادعای علت اقتصادی رأی روحانی تطابق چندانی با واقعیت داشته باشد، چرا که یکی از رقبای وی اقتصاددان بود و تعدادی دیگر از آنان با گفتمان اقتصادی مشخص و قابل اعتمادتری پای به عرصه رقابت نهاده بودند؛ از سوی دیگر در طول دوران تبلیغات انتخاباتی، نه برنامه های اقتصادی روحانی دارای انسجام بودند و نه خودِ وی عملکرد قابل توجهی در مناظره اقتصادی نشان داد. تخصص در حوزه سیاست خارجی و تمایل به انعطاف دیپلماتیک نیز تمامِ دلیل این انتخاب نبود، چرا که نفر پنجم انتخابات نیز سوابق و مشخصاتی حداقل در سطح روحانی از خود بروز داد. به نظر می‏رسد کلید فهم «نه» بزرگ مردم در جای دیگری باشد.
به جرأت می‏توان گفت تنها مشخصه‏ی روحانی که در جریان تبلیغات انتخابات تفاوت چشمگیری با رقبای وی داشت، دفاع وی از حقوق اجتماعی و آزادی های قانونی بود، مشخصه‏ای که نه در تبلیغات و نه در سوابق هیچ یک از رقبا به مثابه نقطه اساسی قوت گفتمانی به چشم نمی‏خورد. رأی مردم، «نه» به کسانی بود که در سالهای گذشته انحصارطلبانه آزادی های قانونی و حقوق مدنی بخش بزرگی از هموطنان خود را سلب کرده بودند.
وجه مهم دیگر این انتخابات نقش مهم دانشجویان در پیروزی روحانی بود. اغلب هسته‏ های اولیه جنبش های مدنی و مجازی در طول فرایند انتخابات با محوریت دانشجویان دغدغه مند فعالیت می‏کردند؛ بخش بزرگی از به دوش کشیدن بار سنگین کمپین حمایت از کاندیداتوری آیت الله هاشمی، مخالفت با تحریم انتخابات ریاست جمهوری، حمایت از ائتلاف عارف و روحانی و در نهایت کمپین های تبلیغاتی و ستادهای انتخاباتی روحانی در تمام کشور برعهده‏ی دانشجویان تحول خواه بود. دانشجویانی که همانطور که ذکر شد، پیروزی کاندیدای گفتمان آزادی و دفاع از حقوق مدنی را تنها راه بستن پرونده‏ی نابخشودنی دولت های نهم و خصوصاً دهم در حوزه‏ی دانشگاه می‏دانستند. بیراه نخواهد بود اگر بگوییم یکی از اجزای اصلی موتور محرک پیروزی دولت تدبیر و امید، شعارهای انتخاباتی روحانی در دفاع از حقوق دانشجویی بوده است.
اکنون که حاکمیت و مردم سربلند از بازی برد-برد انتخابات 92 بیرون آمده اند، وظیفه‏ی تمام اعضای حاکمیت احترام به نظر مردم است. گفتیم که یکی از راهبردی ترین و مؤثرترین بخش های گفتمان انتخاباتی روحانی، تأکید وی بر صیانت از حقوق دانشجویی بوده است و بدیهی است که از تمام مسئولین، جریان های سیاسی و احزاب انتظار داشته باشیم که پیام انتخابات 92 را به درستی درک کنند. رئیس جمهور با انتخاب دکتر میلی منفرد و سپس دکتر توفیقی به عنوان رأس هرم مدیریت آموزش عالی کشور به رأی مردم وفادار ماند و انتظار بر این است که تا پایان دوران مسئولیت خود در راه پرسنگلاخ اعتدال ثابت قدم بماند. اما واکنش ها در آن سوی اختلاف نظرهای سیاسی ارتباطی با پیام صندوق های رأی نداشت.
پس از سرپرستی دکتر توفیقی عبارت ثابتی در تمام اظهارنظرها و مکتوبات پیرامون نقد این انتصاب رئیس جمهور به چشم می‏خورد:
«دکتر توفیقی آشوب را به دانشگاه باز می‏گرداند و فضای علمی دانشگاه را از بین می‏برد.» سوالات فراوانی در پس این حکم کلی نهفته است.
ویژگی توفیقی چیست که با وزارت وی آشوب در دانشگاه حکمرانی خواهد کرد؟ این سؤالی است که افراطیون علاقه‏ی چندانی به پاسخگویی به آن ندارند. در حوزه‏ای که مورد انتقاد افراطیون قرار گرفته است، توفیقی سیاستهای صریح و شفافی داشته است. برنامه های او در این بخش صیانت از حق تحصیل دانشجویان، توقف برخورد سیاسی با اساتید، احقاق حق آزادی بیان و آزادی نقد دانشگاهیان، احقاق حق آزادی تشکل و آزادی نشریات دانشجویی، در هم شکستن رانتهای سیاسی و امثال آن بوده است .منتقدین، اگر به گفته های خود ایمان دارند باید برنامه های توفیقی –و نه شخص وی- را نقد کنند. افراطیونی که توفیقی را به خاطر تلاش برای احقاق حقوق و آزادی درچارچوب قانون نقد می‏کنند، نخست باید پاسخ دهند که چرا در مقابل محرومیت دانشجویان از تحصیل و اساتید از کرسی دانشگاه سکوت کردند و چرا توقیف و برخورد غیرقانونی با نهادها و نشریات دانشجویی لحظه ای زبان آنها را در تکریم وزرای علوم دولت اصولگرا از حرکت باز نایستاند؟
سؤال دیگر این است که ویژگی دانشگاه چیست که با اجرایی شدن برنامه‏های توفیقی و روحانی به «آشوب» کشیده می‏شود؟ بر اساس آنچه از بزرگان اندیشمند انقلاب آموخته ایم، خصوصیت دانشجو آرمانگرایی، بینایی و حساسیت نسبت به انحرافات اجتماعی و سیاسی است. دانشجو تحولات پیرامون خود را رصد می‏کند و بی هیچ سیاست بازی و مصلحت اندیشی در برابر انحرافات و کجروی ها فریاد می‏کشد. شاید این همان چیزی است که افراطیون را به واهمه دچار ساخته است. دانشجوی آرمانیِ افراطیون دانشجویی است که نسبت به تحولات اجتماعی-سیاسی جهان خارج بی تفاوت باشد و اگر نبود، امکانی در دست باشد که بتوان لااقل با زبان تهدید او را نسبت به جهان خارج خاموش کرد.
و اما سومین سؤال. چرا با وزارت توفیقی محیط دانشگاه غیر علمی می‏شود؟ و آیا در حال حاضر محیط دانشگاه علمی است؟ و اساساً تعریف افراطیون از محیط علمی چیست؟ البته اغلب کسانی که چنین نقدی را وارد ساخته اند، حداقل در یک دهه‏ی اخیر درکی از دانشگاه و فضای دانشگاه و فعالیت علمی و انگیزه های فعالیت علمی نداشته اند، اما ارائه توضیحاتی در تکمیل این نوشته خالی از لطف نیست. اگر معیار تشخیص محیط علمی تعداد مقالات منتشره از دانشگاهها در مجلات معتبر است، باید محیط کنونی دانشگاهها را بشناسیم و درصد خروج صاحبان مقالات از کشور را نیز بررسی کنیم تا بدانیم که چاپ مقاله در نشریات خارجی به مثابه ابزار فرار مغزها در هر شرایطی معیار مناسبی برای فضای علمی نیست؛ فضای علمی در صورتی فراهم خواهد شد که نگاه دانشجویان به چاپ مقالات در نشریات معتبر، نگاه ابزاری و به قصد تسهیل خروج از کشور نباشد. اگر ملاک تشخیص فضای علمی معدل نمرات دانشجویان است، نباید دیدگان خود را بر رشد سرسام آور پدیده‏ نمره محوری و سرکوب شخصیتی دانشجویان و کاهش کیفی محتوای آموزشی در عمق این افزایش نمرات ببندیم. حتی اگر به دور از انصاف از این عوامل اغماض کنیم و فرض را بر وجود فضای علمی در شرایط کنونی دانشگاه قرار دهیم، چگونه می‏توانیم در برابر تک بعدی شدن دانشجویان تحت فشار دانشگاه و وزارت علوم دولت سابق سکوت کنیم؟ فضای پرنشاط و پویای علمی در صورتی حکمفرما خواهد شد که دانشجویان بی هیچ واهمه‏ای نظرات خود را آزادانه مطرح کنند. چرا افراطیون توضیح نمی‏دهند با چه دلیلی ابعاد اجتماعی-سیاسی- فرهنگی دانشجویان را به قربانگاه آنچه محیط علمی تصور می‏کنند، می‏برند؟ ناگفته پیداست که دانشجوی آرمانی افراطیون کسی نیست که مانند شهید چمران و مرحوم شریعتی پیشگام راه علم و مبارز صحنه‎‏ی سیاست و اجتماع باشد؛ دانشجوی آرمانی افراطیون کسی است که تمام ابعاد انسانی وجودش را فدای بالابردن نمره های خود کند.
افراطیون به بازتولید و ترویج چنین مدل هایی برای استمرار بهره گیری از رانت های دانشگاه نیاز دارند و امروز که به حکم سنت جاودان الهی «و مکروا و مکر الله و الله خیر الماکرین» سنگر به سنگر متحمل شکست می‏شوند، چاره ای جز تخریب مدافعان احقاق حقوق دانشگاهیان ندارند. افراطیون باید بدانند که اگر مردم خواهان استمرار فضای پادگانی در دانشگاه بودند، کاندیداهای مورد حمایت آنان را بر مسند ریاست جمهوری می‏نشاندند. آنها باید به رأی مردم احترام بگذارند و این تنها راه بقای افراطیون در نقشه‏ی راه آینده‏ ی جمهوری اسلامی ایران است.

برچسب‌ها :

دیدگاه‌ها

او سر دسته فتنه گران سال 88 است.

افزودن نظر جدید