محبیان: اعتماد حاکميت به احمدي‌نژاد سلب شده است

«مشکل احمدي‌نژاد در انتخاب‌هاي آتي در وهله نخست، در سطوح بالاي حاکميت است. آنها اعتمادشان از احمدي‌نژاد سلب شده است. به صحبت‌هاي اخير احمدي‌نژاد دقت کنيد که دائما در حال ارسال سيگنال به سطوح بالاي حاکميت است تا اعتماد را بازسازي کند؛ از ويترين خارج کردن مشايي هم در اين راستاست»؛ اين اعتقاد امير محبيان است. مديرعامل خبرگزاري آريا است .او در این مصاحبه تلاش کرده تا زواياي موجود بين اصولگرايان و احمدي‌نژاد را بيان کند.

به گزارش امید،بخشهایی از گفت‌وگوی هفته نامه مثلث با امیرمحبیان به شرح زیر است:

آقاي احمدي‌نژاد اخيرا درباره جمله معروف خود، «احمدي‌نژاد يعني مشايي» اظهاراتي داشته البته تاييد نشده مبني بر اينکه «در انتخابات 92 چون حضور آقاي هاشمي قطعي شد و ما راي آور‌تر از مهندس مشايي نداشتيم با گفتن اين جمله از خودم هزينه کردم تا بتوانيم انقلاب را از خطر ارتجاع دور کنيم آن جمله انتخاباتي بود و امروز مطلقا موضوعيتي ندارد و تکرار آن موجب تفرق ميان نيروهاي انقلاب مي‌شود.» احساس مي‌شود او مي‌خواهد به اصولگرايان پيام دهد که چون ديگر با مشايي پيوندي ندارد از اين رو مانعي نيز بر سر راه پيوند اصولگرايان با او نيست، نظر شما چيست؟ آيا جدايي اصولگرايان از احمدي‌نژاد فقط متأثر از پيوند او با مشايي بود يا مسائل ديگري هم وجود دارد؟

ارتباط فکري احمدي‌نژاد با مشايي قابل انکار نيست و در اين ميان نقش مشايي تاييد کردن مستمر احمدي‌نژاد و افزودن به اعتماد به نفس اوست. به نظر مي‌رسد احمدي‌نژاد و مشايي دريافته‌اند که نظام نسبت به مشايي حساس است و کوتاه نمي‌آيد بنابراين تاکيد بر مشايي را از اولويت خارج کرده‌اند و مشايي از نقش شاهد بازاري به پرده‌نشيني تغيير رويکرد داده است.

اما در مورد رابطه احمدي‌نژاد و اصولگرايان بايد دقيق‌تر نگاه کرد. اصولگرايان از نظر احمدي‌نژاد يکپارچه نيستند؛ برداشت من اين است که اصولگرايان سنتي از نظر احمدي‌نژاد تاريخ انقضايشان گذشته و توانايي مواجه شدن با مسائل سياسي را ندارند، باتوجه به ذهنيت احمدي‌نژاد فکر مي‌کنم او اصولگرايان سنتي را بازي خورده هاشمي مي‌داند؛ جريان ايثارگران و رهپويان را هم الان قبول ندارد و آنها را حيران ميان حداد و قاليباف مي‌داند؛ پايداري‌ها را لازم مي‌داند به شرطي که به او اقتدا کنند و نه آيت‌الله مصباح! نقطه حساسيت آنها يعني مشايي را فعلا به پرده‌‌غيب مي‌فرستد تا بهانه‌اي نباشد؛ به‌دست محصولي و... پايداري را اداره مي‌کند و با شعارهاي تند پايداري اصولگرايان سنتي حاشيه‌نشين و ايثارگران را منفعل!

بحثي است که هنوز آقاي احمدي‌نژاد در بين طبقه مستضعف جامعه کف راي دارد آيا همچنان اين بدنه اجتماعي همچون گذشته است يا دارد ريزش مي‌کند؟ گذر زمان به حجم طرفداران احمدي‌نژاد مي‌افزايد يا از تعداد آنها مي‌کاهد. به عبارت ديگر گذر زمان به نفع احمدي‌نژاد است يا به ضرر او؟

مشکل احمدي‌نژاد در انتخاب‌هاي آتي در وهله نخست، در سطوح بالاي حاکميت است. آنها اعتمادشان از احمدي‌نژاد سلب شده است. به صحبت‌هاي اخير احمدي‌نژاد دقت کنيد که دائما در حال ارسال سيگنال به سطوح بالاي حاکميت است تا اعتماد را بازسازي کند؛ از ويترين خارج کردن مشايي هم در اين راستاست.

آقاي احمدي‌نژاد تصور مي‌کرد چون مردم گرايش زيادي به او دارند اگر آقاي مشايي ردصلاحيت شود جامعه نمي‌پذيرد، اما خلاف اين اتفاق افتاد و جامعه سکوت کرد. در واقع براي هيچ کس موضوع ردصلاحيت مشايي اهميتي نداشت، به نظر شما چرا احمدي‌نژاد در انتخابات رياست‌جمهوري به سمت مشايي رفت، اشتباه تاکتيکي بود يا آنکه چاره‌اي نداشت؟

به گمانم احمدي‌نژاد تحليلي اشتباه از ميزان انعطاف نظام داشت. او فکر مي‌کرد نظام در برابر اصلاح‌طلبان يا فردي مثل روحاني که اشبه‌الناس به هاشمي دانسته مي‌شد؛ چاره‌اي جز اتکا به او ندارد. او اشتباه مي‌کرد؛ سيستم، روحاني «قابل پيش‌بيني» را به او که قابل پيش‌بيني نبود‌ ترجيح داد. روحاني بخشي از يک پروژه بزرگ بود که نظام قرار بود آن را براي ساماندهي آينده اجرا کند، در مقدمات اين پروژه احمدي‌نژاد نقشي را بر عهده داشت، ولي اين نقش در پرده دوم توسط فردي چون روحاني قابل اجرا بود، نه احمدي‌نژاد!

به‌نظر مي‌رسد اصولگرايان بعد از گذشت 18 ماه از روي کار آمدن دولت روحاني در حال صف‌بندي شفاف مقابل رئيس‌جمهور هستند و گويا تمايل دارند قطب مقابل دولت به حساب آيند، آيا اين رويکرد سياسي مناسبي براي اصولگرايان است چون برخي مي‌گويند اين کار عاملي مي‌شود که روحاني کامل متعلق به جناح رقيب شود و اين مساله شايد به ضرر اصولگرايان باشد، نظر شما چيست؟

اصولگرايان رويکرد واحدي در برابر روحاني ندارند، معتدلين به سرخطي علي لاريجاني رابطه خوبي با روحاني دارند، فراکسيون اصولگرايان و طيف ايثارگران هم سياست يکي به نعل يکي به ميخ را دنبال مي‌کنند، پايداري هم نانش را در تنور دعوا با روحاني پخت مي‌کند. پس اصولگرايان در قبال روحاني سياست واحدي را ندارند.

دیدگاه‌ها

از کی تا حالا شما شدی نماد قهر وآشتی و اعتماد و سلب اعتماد نظام؟

افزودن نظر جدید