ما و دولت روحانی

جناحی در کشور به این نتیجه رسیده است که تنها راه تصرف قدرت، این است که همه مشکلات موجود را متوجه دولت کرده و از این طریق حذف آن را زمینه‌سازی کند. این شیوه برخورد نه میهن‌دوستانه است و نه اخلاقی.

به گزارش امیدنامه ،علیرضا علوی‌تبار در تحلیلی در روزنامه شرق نوشت: «جریان راست تندرو، روزبه‌روز مواضع خود را درباره دولت روحانی تندتر می‌کند. به نظر می‌رسد آنها خود را برای اقدامی متفاوت در برخورد با دولت آماده می‌کنند. برای زمینه‌سازی این برخوردها گاه در رسانه‌های خود برخی از سخنان «تکه‌تکه‌شده» و «از جا به‌درشده» من و برخی از دوستان را نیز پررنگ می‌کنند. به همین دلیل ضروری به نظر می‌رسد که برخی از مواضع خود را درباره دکتر روحانی تصریح کرده و مورد تأکید قرار دهیم.

یکم- سیاست‌ورزی اقدامی است جمعی. دیدگاه‌های شخصی و جهت‌گیری‌های عاطفی ما درباره افراد و اشخاص باید تحت‌الشعاع خرد جمعی مجموعه‌ای قرار گیرد که با ما در یک جبهه قرار دارند. ما حق داریم که مواضع و دیدگاه‌های خود را با جمع همراهان در میان بگذاریم اما پس از گفت‌وگو باید به توافق جمعی پایبند بوده و بر مبنای آن عمل کنیم. توافق جمعی اصلاح‌طلبان «اتحاد انتقادی» با دولت روحانی است. در چارچوب «اتحاد انتقادی» تضعیف دولت در شرایطی که «امنیت ملی» با تهدید مواجه بوده و یک جریان قدرت‌طلب در حال آماده‌سازی خود برای سوارشدن بر موج مشکلات و تصرف قدرت است، با مصالح ملی بلندمدت کشور ناسازگار است.

دوم- سیاست‌ورزی هنر انتخاب از میان گزینه‌های موجود است. در مقاطع ۱۳۹۲ و ۱۳۹۶ دکتر حسن روحانی بهترین گزینه موجود بود. تنش‌زدایی از روابط خارجی، بازگرداندن عقلانیت به خط‌مشی‌گذاری عمومی در کشور، مدارا و رواداری فرهنگی و عادی‌سازی فعالیت‌های سیاسی در کشور با حضور آقای روحانی در قوه مجریه بیشتر و بهتر تأمین می‌شد. از این رو انتخاب ایشان در آن مقاطع موجه و قابل دفاع بوده و نشان‌دهنده روشن‌بینی و میهن‌دوستی اصلاح‌طلبان بود. از این رو پشیمانی از آن به معنای پشیمانی از شرکت در انتخابات است و پشیمانی از شرکت در انتخابات در آن مقاطع یعنی پشیمانی از سیاست‌ورزی بر اساس مقدورات.

سوم- انتقاد کردن از دولت به‌تنهایی موجب همسویی و هم‌جهتی مواضع سیاسی جریان‌های مختلف نیست. مهم موضعی است که از آن به انتقاد از دولت می‌پردازیم. برخی از اقداماتی که جناح راست تندرو به آن انتقاد می‌کند، از نظر ما ممکن است از نقاط قوت دولت در مقایسه با رقبایش باشد. برای مثال برخورد عقلایی و تنش‌زدای دولت در سیاست خارجی، تسامح و رواداری نسبی فرهنگی دولت، باور به بهره‌گیری از تجربیات علمی در اداره امور کشور، پرهیز از ماجراجویی در تصمیم‌گیری‌های داخلی و… همگی از نقاط قوت این دولت است. در حالی که از نگاه جریان راست تندرو همین مواضع نقاط ضعف دولت محسوب می‌شوند. ما هم به دولت انتقاد داریم اما زاویه دید ما از زمین تا آسمان با زاویه نگاه جریان راست تندرو فرق می‌کند. باید این دو نوع انتقاد را از یکدیگر متمایز کرد.

چهارم- اگر قرار است به دنبال مقصر برای مشکلات و مسائل کشور بگردیم، باید کل «سیستم اداره امور عمومی» کشور را مورد نقد و ارزیابی قرار دهیم. دولت (قوه مجریه) تنها بخشی از سیستم اداره امور عمومی کشور است. حداکثر قدرتی که در اختیار دولت است، حدود یک‌پنجم است. با توجه به تناسب اختیار و مسئولیت، در همین حدود نیز می‌تواند پاسخ‌گو باشد. به طور مثال در عرصه سیاست خارجی، دولت به خوبی می‌دانست که پس از اقدام سنجیده و درست توافق برجام باید گام‌های دیگری نیز برای تفاهم با کشورهای قدرتمند صنعتی و بهره‌گیری از ظرفیت‌های ناشی از این تفاهم برداشته شود؛ اما آیا دولت می‌توانست به‌تنهایی درباره چنین توافق‌هایی اقدام کند؟ روشن است که خیر. بنابراین منصفانه نیست که دولت را به خاطر بهره‌نگرفتن از این ظرفیت‌ها سرزنش کنیم. درباره بهبود روابط با همسایگان جنوبی کشور دولت می‌توانست به‌تنهایی تصمیم گرفته و اقدام کند؟ روشن است که خیر. دولت در چارچوب محدود و مشخصی قادر به تصمیم‌گیری و اقدام بوده است. اگر چه از نظر ما در همان چارچوب هم ضعیف عمل کرده است اما نمی‌توان او را به خاطر تصمیم‌ها و اقدام‌های خارج از محدوده اختیار سرزنش کرد و مورد انتقاد قرار داد. دولت باید پاسخ‌گوی اقدامات وزارت اطلاعات باشد. مگر وزارت اطلاعات تنها دستگاه امنیتی ماست؟ آیا می‌توان دولت را به خاطر اقدامات قوه قضائیه مورد انتقاد قرار داد؟ اقدامات شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت و شورای انقلاب فرهنگی با توجه به ترکیبی که دارند، تا چه حد قابل انتساب به دولت است؟

پنجم- دولت روحانی نشان داده است که این ظرفیت را دارد که رفتارهای خود را اصلاح کرده و بهبود بخشد. اگر انتقادها به خط‌مشی‌ها و انتصاب‌های دولت با هدف ارتقای دولت و تقویت آن صورت گیرد، امکان دوری از غفلت‌ها و پذیرش الزام به یک چارچوب مشخص خط‌مشی‌گذاری در دولت وجود دارد؛ اما به نظر می‌رسد جناحی در کشور به این نتیجه رسیده است که تنها راه تصرف قدرت، این است که همه مشکلات موجود را متوجه دولت کرده و از این طریق حذف آن را زمینه‌سازی کند. این شیوه برخورد نه میهن‌دوستانه است و نه اخلاقی. آرزو می‌کنم ضمن آن که به نقد دولت می‌پردازم، از شائبه بی‌انصافی و قدرت‌پرستی دور باشم. این آرزو را برای همه فعالان سیاسی و رسانه‌ای دارم. دولت روحانی، دولت قانونی و منتخب مردم است و به همین دلیل تنها این دولت است که در شرایط فعلی امکان گذر از گردنه توطئه‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای را دارد. تصور جایگزین کردن آن با ترکیب دیگری از قدرت می‌تواند منجر به افزایش مخاطرات ملی شود.»

افزودن نظر جدید