غفوری‌فرد: ردصلاحیت سیدحسن درشکست اصولگرایان موثربود

حسن غفوری فرد در باره نتیجه انتخابات مجلس با روزنامه ایران مصاحبه کرد.

به گزارش امیدنامه،وی در بخشی از اظهاراتش گفته است:

*حضور بالای شرکت‌کنندگان این نتیجه را در انتخابات تهران رقم می‌زد. از طرفی در ایام تبلیغات بعضی کارهای ضد تبلیغی انجام شد. بحث‌هایی نظیر اینکه فلان فهرست «فهرست انگلیسی» هاست از این جمله بود. از طرف دیگر رد صلاحیت برخی چهره‌ها در تصمیم مردم مؤثر بود.مثلا سید حسن خمینی در انتخابات مجلس خبرگان رهبری.

*ایشان به هر حال یکی از سرمایه‌های کشور هستند؛ مردم به وی علاقه و ارادت دارند؛ چهره دوست داشتنی ای دارد و محبوب است. یادگار نام خمینی کبیر است. بررسی صلاحیت‌ها وظیفه شورای محترم نگهبان است و من با درستی یا نادرستی تصمیم این نهاد کاری ندارم، اما وقتی چهره‌ای که نزد مردم به هر دلیلی محبوب است، رد صلاحیت می‌شود، مردم دلگیر شده و واکنش نشان می‌دهند. من نمی‌گویم ایشان باید تأیید می‌شد یا نه؛هیچ گاه هم به رأی دستگاه‌های قانونی اعتراض نمی‌کنم حتی اگر بدانم اشتباه است؛ سخنم این است که در کشورهای دیگر وقتی برخی چهره‌ها -حتی بی‌دلیل- محبوب می‌شوند، از این چهره‌ها در تقویت نظام خود استفاده می‌کنند. به اعتقاد بنده با مجموع این رویدادها، اینکه اصولگرایان چگونه رفتار می‌کردند نتیجه را چندان تغییر نمی‌داد و تنها ممکن بود در چند نفر تغییر کند.

*بنده شش ماه قبل از انتخابات در جریان رایزنی‌ها و تلاش‌های اصولگرایان بودم؛ در این دوره هم مانند گذشته بنا این بود که همه اصولگرایان دعوت شوند. در ادوار گذشته جمعی 70-80 نفره تشکیل می‌شد اما این بار حدود 186 نفر که سابقه اصولگرایی داشتند، در تهران ثبت‌نام کردند. در دوره قبل گروه 7+8 تشکیل شد و در این دوره گروهی 22 نفره در جامعه روحانیت مبارز تشکیل شدند تا کارهای مقدماتی را انجام دهند. از بین این افراد گروهی هفت نفره از جمله محمد رضا باهنر و علیرضا زاکانی و ابوترابی، افراد را دعوت کرده و به آنها گفتند سی نفر را انتخاب کنند؛ آنها هم سی نفر را انتخاب کردند. فهرست چند بار کم و زیاد شد تا به سی نفر نهایی رسید. من قبلاً گفته بودم اگر همین روند ادامه پیدا بکند و من در فهرست نباشم، انصراف می‌دهم اما بعداً اتفاقاتی افتاد یکی اینکه بنا بود سهم خواهی نشود و شایسته سالاری معیار شود اما بعداً گفتند فلان نفر سهم فلان آقا است و... همان مسیر گذشته با کمی اختلاف دنبال شد.

*من در جلسه 180 نفره گفتم اگر بناست سهم خواهی نباشد، قشرهای مختلف هم نباید سهم داشته باشند؛ بنابراین نگوییم باید این تعداد روحانی باشد یا این تعداد خانم یا اقتصاددان باشد. وقتی بناست سهم خواهی نباشد اگر 30خانم صلاحیت دارند باید نام هر 30 نفرشان در فهرست بیاید؛گفتند که مجلس مهندس می‌خواهد؛ دکتر می‌خواهد؛ اقتصاددان می‌خواهد. گفتیم مردم همه اینها را در نظر می‌گیرند و با توجه به این ملاک‌ها و معیارها رأی می‌دهند اما چرا حتماً باید 6 خانم باشند؟ شاید 7 خانم هستند که شایستگی دارند. اما عملاً سهم خواهی شد و مشخص است که کدام گروه‌ها سهم گرفتند. تصمیم قطعی من این بود که اگر کار بر اساس معیارهایی که از قبل اعلام شده بود پیش برود، کنار بروم؛اما به آن معیارها عمل نشد. البته به اعتقاد من حتی اگر بر اساس معیارهایی که قبلاً اعلام شده بود هم عمل می‌شد، نتیجه تغییری نمی‌کرد اما دلخوری‌ها کمتر می‌شد. در آن صورت بنده با رضایت خاطر کنار می‌رفتم و حمایت می‌کردم و انسجام درون گروهی هم بیشتر می‌شد.

*ما اصولگرایان سلیقه مردم تهران را نشناختیم؛ دلایلی که در مورد رأی نیاوردن اصولگرایان مطرح شده تا حدی درست است، اما باید باور کنیم وقتی یک نفر از ما هم رأی نمی‌آورد یعنی ما با خواسته مردم فاصله داشتیم. «برجام» یکی از این خواسته‌ها بود؛ رهبر معظم انقلاب آن را تأیید کردند، نظام قبول کرده است و مردم هم می‌خواهند در هر حال نظام و دولت اعلام می‌کنند که ما به‌همه تعهدات خود در برجام عمل کردیم. در این شرایط تمام کسانی که نظام را قبول دارند باید حمایت می‌کردند. وقتی نظام پشت «برجام» ایستاده ما نمی‌توانیم از پشت به آن خنجر بزنیم. مردم نشان دادند که با «برجام» موافقند و یک فعال سیاسی اگر می‌خواهد برنده شود، باید نظر مردم را تأمین کند.

افزودن نظر جدید