عدم سوء استفاده مقامات از حق انتصاب خویش

احمد شیرزاد-به‌نظر می‌رسید با قانون منع به‌کارگیری بازنشستگان جا برای نیروهای جدید باز شود، اما چندی است که بحث انتصاب اقوام و نزدیکان مقامات مسئول در برخی پست‌ها مطرح می‌شود.

اینکه مسئولانی که دستشان به قدرت می‌رسد سعی می‌کنند افراد مد نظر خود را به‌کار بگمارند همیشه بوده و همه جا نیز هست. البته اگر کسی خلاف ضوابط و معیار‌های استخدامی به‌کارگیری نیروها وارد دستگاه‌ها شد باید با آن مخالفت و مقابله شود. هیچ مقام مسئولی حق اینکه بخواهد از حق انتصابش سوء استفاده کند و نزدیکانش را بیاورد، ندارد. معمولا نیز بیشترین عاملی که می‌تواند با این فرایند مقابله کند افشاگری جراید است. همه باید حساس باشند که اگر فرزند یک مقام سابق یا فعلی به کاری گمارده شد، ببینند این اتفاق به چه علتی رخ داده و آیا رانتی در کار است یا مسائل به گونه دیگری است. البته به‌نظر می‌رسد در جامعه نوعی افراط در سمت مقابل صورت می‌گیرد. بدین جهت که اگر کسی فرزند یکی از مسئولان مشهور یا مقامات سیاسی جامعه بود فی‌نفسه جرمی مرتکب نشده و اگر آن شخص مقام بالایی داشته ممکن است خود نیز لیاقت، معلومات، سواد و قدرت مدیریت داشته باشد. ممکن است درخانواده‌ای که پدر مدیر است و در گیر کارهای اجرایی است فرزندی پرورش یابد و طبعیتا بدین سمت وسو گرایش پیدا کند و علایقش وی را به این سمت سوق دهد و قابلیت‌های آن را کسب کند. به همین دلیل باید به این مساله توجه شود؛ که نباید به صرف اینکه شخصی با مقام یا مسئولی ارتباط نسبی دارد از تمام امکانات و سمت‌ها محروم باشد. گاهی شاهد هستیم که یک وزیر یا معاون وزیری که داماد توانا و با لیاقتی دارد در بخش خصوصی کارخانه‌ای راه اندازی یا تجارتی کرده، اما به صرف اینکه داماد یک مقام مسئول است جرمی مرتکب نشده است. لذا باید افراد را مورد ارزیابی و سنجش قرار داد که از رانت یا قدرتی استفاده کرده یا بر اساس لیاقت و شایستگی‌ها در این مقام قرار گرفته است. متاسفانه جامعه نسبت به این مسائل بدبین است اما یاد نگرفتیم در کنار این بدبینی انصاف و تحقیق در مورد مسائل را دستور کار قرار دهیم. طبیعتا ممکن است شناختی که نسبت به فرزند یک مسئول وجود داشته باشد در جاهایی تاثیر بگذارد و اگر جایی مساله امانت‌داری یا وفاداری مطرح باشد به وی اعتماد کرد. اما این کافی نیست چرا که اگر کسی منصوب یک مقام عالیرتبه است، خودش نیز باید واقعا لیاقت‌هایی از خود نشان دهد. نباید اکتفا کنیم به اینکه مثلا فرزند آقای حداد عادل مشغول به کاری شده و در کنار آن باید ببینیم که فرد مورد نظر چه سوابق، تحصیلات و سن و سالی دارد و آیا سنخیتی با پست محوله دارد؟ از طرف دیگر از حسادت‌ها نیز باید پرهیز کرد؛ چراکه بعضا در میان جوانان شاهد یکسری حسادت‌های تخریب‌کننده هستیم. این مساله باید مد نظر قرار گیرد، در کنار اینکه کسی رانت‌خواری نکند و خویشاوندان خود را بر دیگران برتری ندهد. باید به یاد داشته باشیم که اقوام و خویشاندان یک مقام نیز مانند مردم عادی از حقوق یکسان برخوردارند و فی‌نفسه گناهی ندارند. گرچه این مساله اصلا بحث جناحی ندارد چون می‌تواند هر دو جریان اصلاح‌طلب و اصولگرا را در بر گیرد. مثلا رئیس دولت اصلاحات برادر با استعدادی داشت که مورد اقبال مردم واقع شد و وقتی مردم وی را در سمت نایب رئیس مجلس و مدیر جلسات دیدند مشخص شد که آقای سیدمحمدرضا خاتمی غیر از این که برادر رئیس دولت اصلاحات است از خود نیز توانمندی دارد. در طرف مقابل نیز می‌توان به آقای محمدرضا باهنر اشاره کرد که اگرچه بردار شهید باهنر است، اما مدیریت و توانمندی خوبی از خود در عرصه سیاست و نمایندگی مجلس بروز داده است. لذا اینگونه نیست که اگر کسی منتسب به یک مقام مسئول بود، کنار زده شود.

افزودن نظر جدید