ضرورت بازسازی اندیشه‌های امام خمینی متناسب با زمان

محمد تقی فاصل میبدی -روزهای نزدیک به سالگرد رحلت امام خمینی  این تفکر را ایجاد می‌کند که کشور در این مقطع زمانی چه میزان با اندیشه و آرمان‌های امام فاصله و یا نزدیکی دارد.

۲ مسئله در این روزها مورد توجه قرار می‌گیرد. یکی اینکه چه مقدار به اندیشه‌های امام توجه می‌شود و دیگر اینکه تا چه اندازه اندیشه‌های ایشان قابل بازخوانی است. به تعبیر دیگر اینکه چه بخش از اندیشه‌های امام مربوط به زمان انقلاب و نه پس از انقلاب بوده است. باید این موارد از یکدیگر تفکیک کرد. اما نباید فراموش کرد که محوری‌ترین اندیشه امام این بود که حکومت از آن مردم است و آرای ملت باید محترم شمرده شود و به تعبیر ایشان میزان رأی ملت است. به عبارتی دیگر یکی از نکات کلیدی در اندیشه امام (ره) این بود که در بسیاری از موارد ایشان تاکید کردند که این اندیشه از بین نرود. انتخابات‌های پی در پی که در کشور برگزار می‌شود مرهون اندیشه‌های امام است که بر آرای مردم تاکید ویژه‌ای داشتند. باتوجه به این مسائل باید سعی بر این باشد که با جمهوریت نظام به آرای ملت خدشه‌ای وارد نشود.
نکته دیگر این که امام در آن روزگاری که انقلاب کردند در برابر قدرتهای بزرگ دنیا ایستادند، به ویژه در زمان جنگ ایران و عراق با کشورهایی که از صدام حمایت می‌کردند ایستادند و موضع گیری‌های مهم، تند و قوی در مقابل قدرت‌های جهانی داشتند ولی این که اکنون خواستار این باشیم که پاره‌ای از آن موضع گیری‌های تند را در برابر قدرت‌های جهانی در دنیای امروز با گذشت ۳۰ سال از جنگ و ورود به عصر دیگر اعمال کنیم به نظر می‌رسد که مقداری قابل تأمل است. یعنی اگر امام در برابر آمریکا در آن زمان به خاطر ابر قدرتی و یا پشتیبانی از صدام موضع تندی داشتند نمی‌توان گفت که در هر شرایطی باید در مقابل آمریکا این موضع گیری‌های تند را داشته باشیم. به عبارت دیگر اندیشه‌های امام قابل تجدید نظر است شاید اگر خود امام هم در این زمان حضور داشتند نگاه ایشان به دنیا، غرب و آمریکا به گونه‌ای دیگر بود. همانند مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی که از یاران نزدیک امام (ره) بود و همواره تلاش می‌کرد با کشورهای بزرگ دنیا مذاکره انجام شود که ایران با منطق گفتگو وارد عرصه سیاست شود ایشان بر اساس مذاق امام سخن می‌گفتند. اما متاسفانه برخی این روزها این تفکر را قبول ندارند. دولت دوزادهم بایستی این منطق را بازنگری کند تا به این نتیجه دست پیدا کند که در کجا باید آمریکا را شیطان بزرگ نامید و در کجا باید با زبان دیپلماسی با دنیا صحبت کرد. منطقی که روحانی در دولت یازدهم داشت و توانست برجام را به سرانجام رساند بر اساس منطق گفتگو و زبان دیپلماسی بود. به عبارت دیگر اگر خواستار پایداری انقلاب امام باشیم باید اندیشه‌های محوری امام را مد نظر قرار دهیم و پاره‌ای از سخنانی که امام در آن روزگاران با توجه به شرایط بیان کردند را هم در نظر گیریم که در این روزگار چه نوع اندیشه‌ای در سیاست خارجی باید به کار گرفت تا این انقلاب و نظام از ناحیه بیرون لطمه‌ای نبیند. روحانی به دلیل این که رئیس‌جمهور است می‌تواند در تغییر و تعریف برخی از گفته‌های امام (ره) متانسب با زمان پیشتاز باشد. به عبارت دیگر رهبر انقلاب، یاران امام و از بیت امام سید حسن خمینی این مسائل را به گونه‌ای مطرح کنند که اندیشه امام بازسازی شود.
نکته مورد توجه دیگر این است که امام با تفکر التقاطی و ارتجاعی سخت مخالف بود. یعنی امام با اینکه کسی بخواهد به نام دین در برابر مردم بایستد موافق نبود. لذا مرحوم مطهری که به وسیله گروه فرقان شهید شد امام آن اندیشه را به تندی محکوم کرد چون آن نوع فهم از کتاب سنت که فهم خشونت گرا و تند است در منطق امام منطق قابل قبولی نبود. اگر کسی بخواهد از راه دین با خشونت با طرف مقابل برخورد کند خود دین هم نمی‌پذیرد. بنابراین منطق گفتگو، تأمل با طرف مخالف جزء قوانین دین ما است و امام هم بر همین عقیده استوار بود.

افزودن نظر جدید