شاید ایران به مذاکره با آمریکا فکر کند

آبر وردین گفت: شاید بعد از انتخابات ایران اتفاق های تازه ای رخ دهد. شاید روزی حکومت ایران با کاخ سفید مذاکره کرده و با آن به توافق برسد. اگر آمریکا توانست با روسیه به توافق برسد با ایران نیز می تواند.

به گزارش امید به نقل از دیپلماسی ایرانی، دوحه جای مناسبی بود تا شخصیت ها و مسئولان مختلفی از سراسر جهان در آن گرد هم آیند. از جمله کسانی که در این نشست شرکت کردند فرانسوا فیون، نخست وزیر سابق و آبر ودرین، وزیر امور خارجه  اسبق فرانسه که وابسته به حزب سوسیالیست و از نزدیکان فرانسوا میتران، رئیس جمهوری اسبق این کشور است، بود. چهره هایی که جایگاه بسیار ویژه ای در فرانسه دارند. در این نشست آبر ودرین درباره تنزل جایگاه امریکا در تصمیم گیری های جهانی در مقایسه با دهه نود میلادی سخنرانی کرد و گفت که این امریکا دیگر آن امریکای قدرتمند دهه نود نیست.

در همین رابطه روزنامه االحیات، چاپ لبنان گفت وگویی انجام داده و در ضمن آن درباره سوریه و ایران نیز صحبت کرده است. وی در این مصاحبه می گوید که با وجود این که جایگاه امریکا در تحولات خاورمیانه نسبت به سال گذشته میلادی کاهش یافته است اما این کشور همچنان قدرتمندترین کشور جهان محسوب می شود. همچنان تولیدات نظامی این کشور نیمی از تولیدات نظامی کل جهان است و از لحاظ اقتصادی، توسعه انسانی، تولید علم و نفوذ در پرونده های جهانی در صدر کشورهای جهان قرار دارد. ودرین درباره توافق امریکایی – روسی که به تشکیل کنفرانس بین المللی سوریه منجر شد می گوید: «نفس رسیدن به چنین توافقی نشان می دهد که امریکا با بقای بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه موافقت کرده است و دیگر از پیش شرط سابق خود درباره کنار رفتن او از قدرت دست کشیده است.» وی همچنین می گوید که اوباما از این که اسرائیل آن را به دخالت نظامی در پرونده هسته ای ایران بکشاند، واهمه دارد و این مساله سبب شد تا وی با تعیین جان کری به سمت وزیر امور خارجه و چاک هیگل به سمت وزارت دفاع به دنبال راه حلی برای پرونده هسته ای ایران بیفتند تا جنگی با این کشور بر سر پرونده هسته ای اش رخ ندهد.

وی درباره این که آیا ایالات متحده امریکا در برابر روسیه بر سر سوریه کوتاه آمده و به نوعی بر خلاف ژنو یک پذیرفته است که بشار اسد در قدرت باقی بماند، می گوید: «این فقط برای این بود که روسیه را به مسیر ورود به راه حل سیاسی بازگرداند. او شرط کرده بود که اسد از قدرت کنار رود. این چیزی است که واقعا به دست نیامد در حالی که هیچ پیش بینی ای برای آینده نیز وجود ندارد. امریکا درک کرده که می تواند با مسئولانی که دستشان به خون ملت آلوده نشده است، کنار بیاید. اوباما فهمید که هر گونه راه حلی بدون روسیه و همکاری با آن امکان پذیر نیست. این بدان معنا است که رفتن اسد تنها یک خواهش و آروز است و پیش شرط نیست. اما آیا چنین چیزی باعث می شود تا تعطیلی سیاسی فعلی شکسته شود؟ من نمی دانم. اما برای این که اتفاق دیگری نیفتد بهتر است که از تلاش های فعلی امریکا انتقاد نکنیم و ببینیم که چه نتایجی در انتظار ماست.»
وی در پاسخ به این سوال که آیا راه حل نظامی باعث می شود تا جنگ در این کشور پایان یابد نیز می گوید: «وضعیت فعلی که در آن برنده و بازنده مشخص نیست در سایه حکومتی که می خواهد دمشق و مناطق دیگر را در اختیار داشته باشد و انقلابیون بر مناطق شمالی و مرزهای اردن مسلط شوند، دلیلی بر تغییر وضعیت فعلی باقی نمی گذارد. شاید با تقویت تسلیحاتی مخالفان از سوی اروپا اتفاقی می افتاد اما با این وضعیت که هیچ کدام از اروپایی ها نمی خواهد به تعهداتش عمل کنند نیز کاری پیش نمی رود. بیشتر اروپایی ها نمی خواهند پیشرفتی در این زمینه حاصل شود. به استثنای امریکا که تلاش دارد با مذاکره با روسیه راه حلی برای سوریه بیابد.»

ودرین در پاسخ به این سوال که آیا امریکا پذیرفته است که نفوذ خود را به سود روسیه در منطقه کاهش دهد نیز می گوید: «این عقب نشینی نسبی ای است. ایالات متحده با ویتنامی ها در پاریس در سال 1968 مذاکره کرد ولی کوتاه نیامد. بارها هم با کسانی که می گفت با آنها به عنوان دشمن مذاکره نمی کند، مذاکره کرد. دقیقا همان طور که اسحاق رابین با حکومت خودگردان فلسطینی مذاکره کرد که در آن موقع عالی ترین مقام اسرائیلی بود که در چهل سال قبل از آن با رهبر فلسطینی دیدار می کرد.»

وزیر امور خارجه اسبق فرانسه درباره نقش ایران در مذاکرات ژنو نیز می گوید: «برای ایالات متحده موضوع سوریه موضوع اساسی نیست. به اعتقاد آنها اگر سوریه علوی ضعیف باشد این مساله برای امریکایی ها در برابر ایران بهتر است. مساله سوریه مساله محوری برای واشنگتن نیست. اوباما احساس می کند چین و فرصت های کار در امریکا و اقتصاد و تبادلات تجاری با اروپا مواضع استراتژیک اصلی آن است. امریکایی ها می خواهند در سوریه حکومت دموکراتیکی بر سر کار آید که به حقوق ملتش احترام بگذارد. اما این مساله برایش حیاتی نیست. اما درباره موضوع ایران اوضاع کاملا فرق می کند. معتقدم سیاست امریکا در برابر ایران نتیجه شوک است اما هوشمندانه نیست. واشنگتن در تنگنا است. تحریم ها علیه ایران بر وضعیت اقتصادی آن تاثیر سلبی گذاشته است اما برای تغییر نظام کافی نیست!! تهدیدات دخالت نظامی اسرائیل نیز نه تنها فعلیتی ندارد بلکه بر عکس نتایج متضاد نیز داشته است. بنابراین هیچ سیاست فعالی در برابر ایران وجود ندارد. اوباما اصرار دارد که وارد جنگی از سوی اسرائیل علیه ایران نشود. او برای همین جان کری و چاک هیگل را منصوب کرده است که راه حلی برای ایران بیابند و وارد جنگ با این کشور نشود. شاید بعد از انتخابات ایران اتفاقات تازه ای بیفتد. شاید روزی حکومت ایران بخواهد با کاخ سفید مذاکره کند و با آن به توافق برسد. اگر روسیه توانست با امریکا خارج از منطقه رویارویی به توافق برسد با ایران نیز می تواند به چنین چیزی برسد. مساله این است که حکومت ایران خارج از کنترل است و کسی نمی داند که چه می کند.»

وی در ادامه درباره این که آیا امکان دارد روزی روسیه یکی از ابرقدرت های منطقه خاورمیانه شود نیز می گوید: «بعید است چنین اتفاقی بیفتد. روسیه ظرفیت های آن را ندارد. روسیه کشوری است که بسیاری از مناطق خود را از دست داده است، مثلا بعد از جدا شدن اوکراین روسیه کشوری شکست خورده محسوب می شود. ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری این کشور نماینده کرامت زخم خورده روس ها است که تلاش دارد رهبری قومی و هویت این کشور را بر اساس ویژگی های دنیای مدرن بر عهده بگیرد. با این حال روسیه همچنان قدرت تخریبی خود را حفظ کرده است. اما از لحاظ اقتصادی آن قدرت را ندارد که بتواند تبدیل به یک ابرقدرت شود. اگر چه منابع عظیم نفت و گاز دارد. روسیه هنوز برخی از برگ هایش را حفظ کرده و با آنها بازی می کند که سوریه هم از جمله آنها است.»
 

برچسب‌ها :

افزودن نظر جدید