روحانی کاندیدای اصلاح‌طلبان نیست،مورد حمایت اصلاح‌طلبان است 

روزنامه الکترونیک امید ایرانیان نوشت: او پس از طی روزهای سخت در سال‌های بعد از 88، این روزهایش را در طبقه چهارم دفتری در خیابانی حوالی مفتح شمالی می‌گذراند. دفتری که به قول خودش اجاره‌ای و موقت است. مدیر کل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت میرحسین موسوی از اعضای هیات مؤسس حزب تازه تأسیس مجمع ایثارگران اصلاح طلب است که این روزها دیگر کار اجرایی نمی‌کند و بیشتر وقتش به مشاوره می‌گذرد. با او درباره مسائل روز کشور و از جمله انتخابات آتی ریاست جمهوری به گفت و گو نشستیم او در این مصاحبه درباره آرایش سیاسی کشور، رقیب روحانی در انتخابات آتی و فعالیت‌های به ثمر نشده در دولت یازدهم سخن گفت که مشروح آن در ادامه می‌آید:

 

نزدیک به 5 ماه تا انتخابات ریاست جمهوری باقی مانده است. اصولگرایان شروع به فعالیت‌هایی کردند که هنوز سرانجامی نداشته است. اما اصلاح طلبان منسجم‌تر حرکت کرده‌اند. آرایش سیاسی فعلی کشور را بین نیروهای اصلاح طلب و اصولگرا چه طور می‌بینید؟

شاید چیزی که می‌خواهیم بگویم با کمی دقت و بررسی روزنامه‌ها آن را دیده باشید. بخش اعظم اصلاح طلبان، در چهارچوب شورای عالی سیاست گذاری، متشکل شده‌اند و برنامه انتخاباتشان را از طریق این شورا دنبال می‌کنند. بنابراین شاید بخش کمی از اصلاح طلبان، هنوز بحث‌ها و انقلت هایی دارند. اما در نهایت فکر می‌کنم، بخش‌های بیشتری از همین باقیمانده هم به جریان شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان خواهند پیوست و بخش‌های کمتری در نهایت مستقل بمانند. در مورد اصولگرایان این وضعیت تا حدود زیادی متفاوت است. اصولگرایان، همین حالا در سه دسته تقسیم شده‌اند و کار می‌کنند. بخشی از اصولگرایان با محوریت آقای لاریجانی برنامه حمایت از دولت را داشته و دارند و در این انتخابات هم از آقای روحانی حمایت می‌کنند. بخش دیگر با محوریت احمدی نژاد رسماً اعلام کرده‌اند که از کاندیدای واحد اصولگرایان حمایت نخواهند کرد. البته اگر برنامه‌شان تغییر کند، نمی‌دانم اما تا الان اعلام کرده‌اند که حضور پیدا نمی‌کنند. اما با توجه به شرایطی که برای آقای احمدی نژاد پیش آمده هم خودشان اعلام کرده‌اند که از کاندیدای واحد حمایت نمی‌کنند. دسته سوم اصولگرایان هم بین این 2 جریان قرار دارند که کاندیداهای مختلفی را چون آقای قالیباف، ضرغامی، جلیلی و اخیراً هم نام باهنر و میرسلیم را مطرح کرده‌اند اما به نظر می‌رسد در حال گفت و گو هستند. طی روزهای اخیر که جمعی با عنوان جبهه مردمی انقلاب اسلامی مطرح شده است، شاید این تشکل ثبت نشده، نقش محوری این طیف میانه را ایفا کند. اما هنوز زود است که بگوییم این طیف میانه با یک نامزد و یا چند نامزد وارد صحنه می‌شوند. بنابراین وضعیت و آرایش فعلی آنها در 3 دسته سامان پیدا کرده است. با اطمینان می‌توان گفت که مجموعه اصولگرایان با یک نامزد نمی‌توانند وارد صحنه انتخابات شوند.

فکر می‌کنید که بین سه بخشی که از اصولگرایان نام بردید. مهم‌ترین کاندیدایی که می‌تواند رقیب حسن روحانی باشد، کیست؟

آقای روحانی 4 سال است که به عنوان رئیس جمهور در قالب دولت مستقر و مشغول فعالیت است. بنابراین به طور منطقی شانس خیلی زیادی دارد و اگر اتفاق عجیبی روی ندهد، آقای روحانی رقیب جدی نخواهد داشت. اما بین اصولگرایان با ملاحظه اینکه حضور احمدی نژاد منتفی است، معتقدم که شانس آقای قالیباف و باهنر از بقیه نامزدها بیشتر است. اما باز هم رقابت نزدیکی شکل نخواهد گرفت. اما آنها شانس رأی آوری بیشتری در مقایسه با جلیلی، ضرغامی و یا دیگرانی که مطرح هستند، دارند.

طیف اصولگرا به این درک رسیده که با یک کاندیدا نمی‌تواند وارد عرصه رقابت شود. بنابراین به نظر می‌رسد که استراتژی چند کاندیدایی را برای شکست رأی آقای روحانی پیش گرفته‌اند. این استراتژی جواب می‌دهد؟

نمی‌توانم قضاوت قطعی کنم اما نباید از یاد ببریم که اصولگرایان طی چهار سال گذشته خودشان را سرزنش می‌کنند که اگر در انتخابات 92 به یک کاندیدای واحد رسیده بودند، روحانی را شکست می‌دادند. بنابراین اگر فکر کنیم که این چهار سال انتقاد واقعی بوده و بیهوده نبوده است و ریشه در فهم عمومی اصولگرایان داشته است، تکرار این استراتژی نمی‌تواند پاسخگو باشد. چون در مجموع آرای اصولگرایان پایین‌تر است. یادمان نرود که در مجموع چند کاندیدای اصولگرایان در سال 92، کمتر از 50 درصد رآی داشته‌اند نه اینکه غفلتاً انتخابات را باخته‌اند. همه نامزدها از همه طیف‌هایشان حضور داشته‌اند و توانسته‌اند که مشارکت را بالا ببرند اما باز هم کل آرایشان از آرای آقای روحانی پایین‌تر بوده است.

این وضعیت باز هم خواهد بود؟

بله. یعنی چه با کاندیدای واحد و چه با چند کاندیدا و هر تاکتیکی که وارد شوند، به نظرم کل آرایشان کمتر از روحانی است. این را کسی که بررسی سطحی در جامعه کند، می‌بیند که کسانی هم که از روحانی ناراضی هستند، لزوماً کسانی نیستند که به اصولگرایان رأی می‌دهند. بنابراین اگر فشار را بر روحانی زیاد کنند و امکان فعالیت را از روحانی بگیرند، ریزشی که صورت می‌گیرد به نفع عدم مشارکت است و نه به نفع جبهه اصولگرایان. چون در حقیقت اصولگرایان هنوز نتوانسته‌اند که بار سنگین آثار حمایت 8 ساله از احمدی نژاد را از دوش خود بردارند.

 

بنابراین این استراتژی هم منتفی است که برخی می‌خواهند با نا امیدی مردم، مشارکت را حداقلی کنند تا شاید از این طریق اصولگرایان شانسی نصیبشان شود؟

بستگی دارد که دامنه این نا امیدی تا کجا جلو برود. ضمن اینکه فراموش نکنیم که نا امید کردن مردم از حکومت راهبردی ضد جمهوری اسلامی است و در این نمی‌توان تردید کرد. اگر کسی طرفدار جمهوری اسلامی باشد از راهبرد کاهش مشارکت عمومی و نا امید کردن مردم استفاده نمی‌کند. در عین حال معتقدم باید فکر کنیم که اگر همه طیف‌های درونی اصولگرایان در انتخابات مشارکت فعال کنند، رأیشان کمتر از 50 درصد خواهد بود. یعنی همان اتفاقی که در سال 92 افتاد. آقای روحانی در سال 92، چهره‌ای بود که توانست با کاریزمای خود و با حمایت اصلاح طلبان جامعه را قانع کند که به او رأی دهند. معتقدم که روحانی امروز دفاع قوی‌تری از خود در مقایسه با سال 92 می‌تواند بکند. ممکن است که در بخشی‌هایی با موانعی مواجه بوده و نتوانسته دیدگاه‌هایی که داشته را عملیاتی کند اما به هر حال اتفاقات مهمی هم در صحنه بین الملل، سیاست داخلی و اقتصادی افتاده است. ما در سال 92، در آستانه تحریم کامل بودیم. نفتی که حدود 60 درصد صادراتش را از دست داده بود، در وضعیتی بود که پیش بینی می‌شد همان یک میلیون بشکه هم مورد تحریم قرار گیرد و حداکثر طرح نفت برابر غذا در مورد ایران اعمال شود. از نظر وضعیت عمومی پیش بینی درگیری رو در رویی کشورهای بزرگ با ایران، مطرح می‌شد. از نظر اقتصادی تحریم‌ها به شدت کشور را تضعیف کرده و زمینه‌های سرمایه گذاری را از بین برده بود. از نظر سیاست داخلی، جریانات مأیوس و دلمرده بودند اما امروز وضعیت فرق کرده است. تحریم‌ها یا رفع شده و یا در حال کنار رفتن است. از نظر تهدیدهای بین المللی ما تهدید جدی نداریم. امروز اروپایی‌ها در پی تحریم ایران نیستند و در پی حل و فصل مسائلشان با ایران هستند. ایران 2 قرار داد مهم با بویینگ و ایر بأس بسته که اولین قراردادها بعد از انقلاب محسوب می‌شود. قرارداد ما با بوئینگ بعد از 40 سال منعقد شده است. بنابراین هم به لحاظ سیاسی و هم اقتصادی مهم است. ترکیب مجلس دهم با انتخابات نسبتاً منصفانه، تغییر کرده و فشار را از روی دولت کاهش داده است. البته سر و صدا علیه دولت شاید زیاد باشد اما در نهایت عملکرد مجلس به نفع دولت است و نمونه‌اش همان رأی به سه وزیر بود که اخیراً به مجلس معرفی شد. بنابراین روحانی و جبهه اصلاح طلبان وضعشان از سال 92 بسیار بهتر است. ضمن اینکه همچنان دغدغه‌هایی وجود دارد. به رغم همه اینها امروز به رأی آوردن روحانی در انتخابات 96 را مثبت‌تر از سال 92 ارزیابی می‌کنم.

بنابراین می‌توان گفت که عملکرد روحانی موجب رأی آوری بیشتر و پیروز شدنش در انتخابات آتی خواهد شد و نه ضعیف بودن رقیب. درست است؟

آن‌ها وضعیتشان تغییری نکرده است. همچنان آزادانه می‌توانند تصمیم بگیرند که با یک کاندیدا و یا چند کاندیدا می‌توانند وارد شوند. آن‌هایی که محدودیت دارند، اصلاح طلبان و جبهه اعتدال هستند.

فکر می‌کنید که در 5 ماه آینده مهم‌ترین استراتژی اصلاح طلبان باید چه چیزی باشد؟ یعنی چه کاری را باید در دستور کارشان قرار دهند؟

به نظرم اصلاح طلبان، حامیان دولت و نیروهای معتدل باید تلاش کنند که واقعیت‌های عملکرد دولت و موانع واقعی در مسیر دولت را برای جامعه تبیین کنند. اول به جامعه عرضه کنند که کدام نامزد و جبهه سیاسی، چه کارهایی برای جامعه می‌توانند بکنند. یعنی تبیین درست وضعیت اعم از عملکرد، برنامه و استراتژی‌هایشان برای جامعه مهمترین کاری است که جبهه حامیان دولت می‌توانند برای جامعه انجام دهند. البته دولت وضعش متفاوت است. چون به عنوان بخشی از حاکمیت وظایفش متفاوت است و در چهارچوب محدودیت‌های خود تصمیم می‌گیرد. من به عنوان یک نیروی سیاسی می‌توانم حرفی بزنم که لزوماً یک نیروی شاغل در حکومت، ممکن است آن حرف را نتواند بزند یا حتی از او پذیرفته نشود. بنابراین دولت هم می‌تواند در این ماه‌ها کارهای نیمه تمام را تمام کند و گزارش‌های روشن‌تری به جامعه ارائه دهد.

طرحی از سوی برخی اصلاح طلبان مطرح شده، تحت عنوان کاندیدای پوششی. یعنی کسی که در کنار حسن روحانی معرفی شود. فکر می‌کنید که آیا این استراتژی درستی است؟

معرفی کاندیدای پوششی ممکن است، مشکلاتی را ایجاد کند. کسانی که این بحث را مطرح کردند.، دغدغه‌هایی داشتند که واقعی هم است اما به نظرم این مسأله ای نیست که ما آن را بخواهیم در سطح عمومی مطرح کنیم و حتی برایان کار تبلیغاتی انجام دهیم. این دغدغه را باید در سطح تصمیم گیران جبهه حل و فصل کرد. بنابراین من به دوستان همراه دولت توصیه می‌کنم از تبلیغاتی کردن این بحث بپرهیزند. چون بحث از یک دغدغه است.

بیانش اشتباه بود؟

نمی‌خواهم بگویم اشتباه بود. می‌خواهم بگویم که ضرورتی به طرح آن وجود نداشت. چون طرح این موضوع در جامعه مشکلی حل نخواهد شد و ما با طرحش دغدغه عمومی‌تری ایجاد می‌کنیم. ضرورتی ندارد این دغدغه ایجاد شود. طرح این مسأله می‌تواند به موقعیت آقای روحانی آسیب بزند. بنابراین باید از این کار اجتناب کنیم.

خیلی از منتقدان آقای روحانی می گویند که او تمام مسائل کشور را به برجام گره زده و تمام دستاوردش برجام است. اما با حضور آقای ترامپ به عنوان رئیس جمهور آمریکا هم ممکن است برجام با مشکل رو به رو شود. شما فکر می‌کنید که تنها دستاورد روحانی برجام بوده؟

هم دولت روحانی تمام مسائل را به برجام گره نزده و هم برجام تصویب شده است و با آمدن ترامپ هم لغو نمی‌شود؛ تنها ممکن است که در اجرا با سختی‌هایی مواجه شود. وقتی شما شرایط روی کار آمدن دولت را بررسی کنید و یادتان بیاید که تورمی بالای 40 درصد داشتیم و یادتان بیاید که امروز این تورم به حدود 7 درصد رسیده است و یا اگر نرخ رشد منفی 6 داشتیم و به نزخ رشد حدود 7 درصد رسیدیم، نمی‌توانیم بگوییم که بقیه حوزه‌ها رها شده است. ما وقتی در این دوره انتخابات نسبتاً قابل قبول مجلس دهم را برگزار کردیم و دولت نقش مثبتی ایفا کرد، نمی‌توانیم بگوییم که دولت محدود شده به حوزه هسته‌ای. وقتی ما جریان احزاب را می‌بینیم که در این دوره امیدوارند و وارد صحنه فعالیت شدند، نمی‌توانیم بگوییم که دولت فقط در مورد برجام کار کرده است. شما باید در حوزه‌های مختلف شاخص‌ها را ارزیابی کنید. من ضرس قاطع می گویم که دولت در همه حوزه‌ها نمره قبولی گرفته است. در حوزه‌هایی مثل اقتصاد و سیاست خارجی، نمره‌های بهتری گرفته و در حوزه‌های دیگر نمره‌اش قابل قبول است. البته نمی‌خواهم بگویم که دولت همه کارهایی که وعده کرده انجام داده است اما می‌توانیم مقایسه ساده‌ای بین امروز و دولت دوم آقای احمدی نژاد کنیم و بعد می‌فهمیم که چه اتفاقات مهمی در دولت روحانی افتاده است. ضمن اینکه برجام یک معاهده چند جانبه است. معاهده‌ای که شورای امنیت سازمان ملل آن را تأیید کرده است. بنابراین با تغییر رئیس جمهوری آمریکا نمی‌تواند این برجام معلق شود. نهایتاً آمریکا می‌تواند در انجام تعهداتش سختگیرانه تر عمل کند و چیزی بیش از این اتفاق نخواهد افتاد. چون آمریکا اگر از برجام کنار برود، اولاً ایران هم امکان مقابله با آمریکا دارد و ثانیاً قضاوت سایر کشورها درباره آمریکا چه خواهد بود؟ به هر حال آمریکا کشوری است که روزانه با کشورهای مختلف قراردادهایی دارد. اگر قرار دادی که در یک دولت بسته شده، در دولت بعدی بدون توجیه، معلق شود، بر حیثیت آمریکا آسیب جدی می زند و به نظرم چنین اتفاقی نمی‌افتد.

فکر می‌کنید که آیا اصلاح طلبان باید با آقای روحانی اتمام حجتی بر سر وعده‌های انجام نشده، انجام دهند؟

آقای روحانی نه در این دوره و نه در دوره قبل، کاندیدای اصلاح طلبان نبوده است. آقای روحانی مورد حمایت اصلاح طلبان است. به این دلیل مورد حمایت بوده است، چون برنامه‌ای نزدیک‌تر نسبت به سایر کاندیداها به نگاه و برنامه اصلاح طلبان داشته است. هنوز هم همین وضعیت باقی است. وقتی ما از اتمام حجت صحبت می‌کنیم، زمانی است که برابر روحانی کاندیدای دیگری داریم. بنابراین با آقای روحانی اتمام حجت می‌کنیم که اگر این برنامه ما را نپذیری ما از فلان کاندیدا حمایت می‌کنیم. درحالی که الان این شرایط نیست. معتقدم آنچه ما باید در قبال روحانی انجام دهیم، یک برنامه حمایت از ایشان و دوم تأکید بر مطالبعه عمومی یعنی برنامه کلی اصلاح طلبان است. یعنی ما باید بر برنامه‌هایمان تأکید کنیم و از آقای روحانی تقاضای توجه و دقت بیشتر در اجرای آنها را داشته باشیم. معتقدم ما در این زمنیه اختلاف زیادی با روحانی نداریم. آنچه واقعیت دارد اینکه در صحنه عمل موانع و مشکلاتی وجود دارد که آن موانع و مشکلات در اجرا تأثیرات خود را به جا می‌گذارد، دولت نظراتی دارد که برای اصلاح طلبان قابل قبول و پذیرفتی است که در عمل دولت برای اجرای آن نگاه با مشکل مواجه است.

 

برخی معتقدند، سهم کمی به اصلاح طلبان در دولت روحانی به آنها اختصاص داده شد. شما چه طور فکر می‌کنید؟

این حرف درست نیست. شما وزرای کابینه را فهرست کنید و می‌بینید که از اصلاح طلبان هم در کابینه حضور دارند. لا اقل از کسانی که در کابینه آقای خاتمی بودند، الان در کابینه آقای روحانی وجود دارند. کسانی که در جبهه اصلاح طلبان فعال بودند الان در استانداران و در دولت حضور دارند. اینکه ما انتظار داشته باشیم که تغییرات بهتری صورت گیرد، یک بحث است و اینکه بگوییم از اصلاح طلبان در دولت نیستند، بحث دیگری است. این برداشت غلط است. امروز موانع و محدودیت‌ها به گونه‌ای است که هم برای یک اصولگرای معتدل و هم برای یک اصلاح طلب وجود دارد. موانع در اجرا زیاد است اما اینطور نیست که بگوییم در کابینه و یا دولت اصلاح طلب و یا معتدلین نسیتند. ما باید بپذیریم که حتی اصولگرایانی که در سطح کابینه مشغول هستند، اصولگرایان معتدلی هستد. مثلاً آقای آخوندی یک اصولگرای معتدل در کابینه است. او با اصلاح طلبان هم روابط منطقی داشته است.

مطلبی از شما در یکی از روزنامه‌هانقل شده بود، مبنی بر اینکه اصولگرایان می‌خواهند از طریق مطرح کردن کاندیداتوری آقای عارف صدمه‌ای وارد کنند. شما باورتان بر این است که استراتژی رقیب طرح نام عارف در کنار روحانی است؟

من اول می خوااهم درباره خود آقای عارف نکته‌ای را بگویم. ایشان از چهره‌های شناخته شده و مورد قبول اصلاح طلبان است. بنابراین بسیاری از حرف‌ها ممکن است مطرح شود که به نظرم نه به جایگاه او آسیبی می زند و نه در روند کاری او تأثیر می‌گذارد. یکی از رسانه‌ها از من سؤال کرد که نظر شما درباره طرح آقای عارف به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری چیست؟ من به او گفتم که آقای عارف خودشان در چندین نوبت اعلام کرده‌اند که دکتر روحانی تنها نامزد اصلاح طلبان است و این مسأله نشان دهنده آن است که آن حرفها شایعه سازی بیش نیست. در واقع این شیطنت افراطیون است. اما متاسفانه از این سخن من مطلب دیگری درآمد. نه من چنین اعتقادی دارم و نه چنین حرفی را زده‌ام.

برچسب‌ها :

افزودن نظر جدید