رای مردم به شفافیت و صداقت،نه به فریب و نیرنگ

علیرضا خامسیان :انتخابات ریاست‌جمهوری اردیبهشت 96، ارتباطی معنادار با انتخابات سال 92 دارد، از آن جهت که حسن روحانی به عنوان عضو ارشد جامعه روحانیت مبارز که تشکل راست سنتی در ساحت سیاسی ایران محسوب می‌شود، توانست در انتخابات گذشته با همراهی و هماهنگی جریان اصلاح‌طلب به پاستور راه یابد.

حمایتی که به درب نهاد ریاست‌جمهوری ختم نشد، بلکه جناح اصلاح‌طلب در طول این دوره چهارساله همراهی خود با دولت تدبیر و امید را نشان داد. اگرچه حسن روحانی به عنوان رئیس دولت یازدهم در عملکرد دولت خود آنچنان که انتظار می‌رفت، اصلاح‌طلبانه ظاهر نشد اما در مواضع شخصی و اظهارات خود در مجامع عمومی با گفتمان اصلاح‌طلبی همسو بود و این خود دلیلی گواه بر حمایت همه‌جانبه اصلاحات از اوست. حال اگر برخی از وزرای دولت یازدهم قادر نبودند گفتمان اصلاح‌طلبی را در برنامه‌های دولت عملیاتی کنند، حاکی از ضعف این افراد است و نه ناکارآمدی رئیس کابینه. در همین راستا نیز جریان اصلاح‌طلب با محوریت شورایعالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان و مدیریت محمدرضا عارف در انتخابات 96 از دولت تدبیر و امید حمایتی هدفدار کرد؛ از جمله آن می‌توان به این مهم اشاره کرد که ستاد انتخاباتی حسن روحانی در چارت اصلی خود، چهره‌های شاخص اصلاح‌طلبی را شامل می‌شد؛ به دیگر سخن، بدون حضور اصلاح‌طلبان امکان توفیق دولت تدبیر و امید قریب به ذهن نبود.
 حال این پیروزی در واکنش به چه چیز است؟ گفتمان اصلاح‌طلبی یعنی شفافیت و صداقت با ملت و نماد آن در دولت اصلاحات مشخص است، به تعبیری رای مردم به حسن روحانی نوعی واکنش و مخالفت با نیرنگ، فریب و دروغ معنا می‌شود. از سویی دیگر، اشتباه استراتژیک اصولگرایان، آن زمان که برای کسب رای بیشتر به خواننده‌ای روی آوردند که اعتقادی به آن نداشته و از او حمایت زنده کردند، موجب شد تا وزن این جریان در اردیبهشت 96 خود را نشان دهد. اگر در گذشته کاندیداهای متنوعی از این جریان در انتخابات حضور داشتند، اما سال جاری شکل‌گیری جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی یا «جمنا» در آستانه انتخابات تا حدودی توانست وحدت در جریان اصولگرایی را معنا بخشد، اگرچه ضامن پیروزی اصولگرایی نبود و نهایت ناکام ماند. در وهله دوم، مردم ایران به نفع حسن روحانی به پای صندوق رای آمدند تا مخالفت خود با رفتارهای پوپولیستی را نشان دهند؛ ملت ما اگرچه طی این سال‌ها با مشکلات متعددی دست و پنجه نرم می‌کنند، اما به خوبی آگاه هستند که استفاده از مقدسات برای دوران گذار و همینطور استفاده ابزاری از فقر و مشکلات مردم برای اخذ رای، نمی‌تواند کارساز باشد. در این انتخابات نیز به‌رغم تلاش‌ برخی جریان‌های خاص از ماه‌های گذشته برای نشان دادن دوگانه اشرافی‌گری و ساده‌زیستی، اما در نهایت مردم نشان دادند که همراهی خوبی با جریانی دارند که نماد صداقت و شفافیت است. از دیگر سو، وجود نیروهای اقتدارگرا در اطراف سید ابراهیم رئیسی به عنوان رقیب اصلی حسن روحانی موجب شد تا مردم اقبال کمتری نشان دهند؛ حضور وزرای احمدی‌نژاد در تیم و ستاد انتخاباتی رئیسی، مردم را تا حدودی از آنها دور کرد، چراکه دولت نهم و دهم به زعم مردم، دولتی پر از ابهام و لکه سیاهی است در تاریخ بعد از انقلاب. از این رو، چنین همکاری نه تنها نتوانست برگه برنده‌ای برای تولیت آستان قدس رضوی باشد، بلکه نقطه ضعفی در دیدگاه افکار عمومی شد.
 

افزودن نظر جدید