دولت در تنگنای تبلیغاتی است 

 روز گذشته اسحاق جهانگیری گفت که به کسانی که انتقاد می‌کنند باید بگوییم سیاست شما همان بود که فضای اقتصادی کشور را به پرتگاه رساندید و نیروهای انقلاب را مقابل هم قرار دادید. شما کشور را به ته دره بردید و ما آن را چند پله از ته دره بالا آورده‌ایم اما هنوز در دره است. آمار تورم،‌ رکود و درآمد سرانه مردم در سال 91 آنقدر بد بوده که هرچه تلاش می‌کنیم نمی‌توانیم خرابکاری آقایان را جبران کنیم. این صحبت‌های جهانگیری، پس از سه سال نور امیدی درون تمام حامیانی که منتظر شنیدن آنچه بر سر کشور طی سه سال گذشته رخ داد، روشن کرد. به نظر می‌رسد در این ماه‌های آتی دولت سعی دارد که استراتژی خود را نسبت به گذشته درباره آنچه در کشور رخ داده، عوض کند. اما این اتفاق یک آسیب جدی دارد و آن، اینکه برخی بر این باورند که این صحبت‌ها بیشتر جنبه انتخاباتی دارد چراکه 5 ماه مانده تا انتخابات بیان می‌شود؛ این در حالی است که شاید این شفاف سازی ها سه سال پیش باید صورت می‌گرفت. عبدالله ناصری، تحلیل‌گر اصلاح‌طلب در گفت‌وگو با «امید ایرانیان» معتقد است که دولت باید در این ماه‌ها بدون توجه به حواشی، راه خودش را برود و هر چه بیشتر درباره هشت سال گذشته مردم را آگاه کند.

آقای ناصری،به اعتقاد بسیاری از کارشناسان و حتی مسئولان دولت، دولت گذشته، ارثی از خرابی‌های در عرصه مختلف از اقتصادی و اجتماعی گرفته تا حوزه روابط بین الملل به جای گذاشت. این دولت و مسئولانش هم در این راستا بارها صحبت کرده‌اند اما تا کنون شفاف سازی خاصی با سند و مدرک ارائه نکرده‌اند. به نظر شما این استراتژی درستی است؟

می‌خواهم پاسخم را با یک خاطره شروع کنم. چند روز قبل از گزارشی که آقای روحانی می‌خواست در سال 92 ارائه دهد، تعدادی از نخبگان، صاحب نظران سیاسی و اصحاب رسانه را به صورت محدود دعوت کرد تا از آنها درباره گزارشش نظرخواهی کند. آقای جهانگیری در این جلسه حضور داشتند و فصل مشترک صحبت‌های بسیاری از افراد حاضر این بود که مهمترین نکته‌ای که آقای روحانی باید در این گزارش بگوید این است که به صورت مستند بگوید که چه چیزی را از دولت قبل، تحویل گرفته است. آن جمع بالاخره می‌دانست که در هشت سال دولت قبل چه اتفاقاتی رخ داده است. اما این اتفاق نیفتاد و سال آخر با هزینه گسترده‌ای که دولت پس از اتفاقات جدید مثل موضوعات مربوط به ترامپ و حواشی پیرامون برجام رخ داد، موجب شد که آقایان بالاخره دهان باز کنند. بنابراین تحلیلی هم که آقای جهانگیری درباره این شرایط عنوان کردند که ما کشور را از ته دره نجات دادیم، درست است.

ولی من به صراحت میگویم که این جمله، باید سه سال پیش توسط تمام دولتمردان درباره واقعیت‌های موجود گفته می‌شد. چراکه طرف مقابل رندانه همه مسائل را به برجام گره زد و گفت که برجام باید مسائل را تماماً حل می‌کرد. در حالی که برجام مثل تحریمها و غیره آن چنان پیچیدگی دارد که به سرعت جوابگوی نیازهای اقتصادی و بازگرداندن شرایط به سال 84 نیست.

به قول شما سه سال پیش باید این مسائل را بیان می‌کرد اما نگفت. چه شده که الان بازگو می‌کند؟

الان رسیده‌ایم به جایی که دولت در تنگنای تبلیغاتی است. این حرفها باید سه سال پیش گفته و آن چنان کالبدشکافی می‌شد تا سلاح گره خوردگی برجام با اوضاع اقتصادی را از دست رقیبش می‌گرفت و هم اینکه به قول آقای جهانگیری تکلیف فسادی که در دولت قبل شکل گرفته را روشن می‌کرد.

دولت هزینه سنگینی را برای ماجرای فیشهای نجومی پرداخت کرد. موضوعی که خوشایند جامعه نیست. هزینه آن ماجرا را دولت آقای روحانی هنوز هم پرداخت می‌کند، در حالی که پایه گذار این درآمدها و فیشهای نجومی دولت گذشته بوده است. در کنارش این نکته را هم باید در نظر بگیریم که آقای احمدی نژاد بسیار انسان روشنفکری شده است به تازگی حرفهای خیلی جدیدی می زند؛ از جمله سخنانی که در جمع اساتید دانشگاه گفت که خیلی حرفهای قشنگی هم بود اما به نظر می‌آید که این حرفها با واقعیت گروه خونی آقای احمدی نژاد همخوانی ندارد. وی برای جلب افکار عمومی حرفهایی می زند که برخی دولتمردان دولت آقای روحانی هم این حرفها را نمی‌زنند. مجموعه همه اینها دست به دست هم داد و فضایی را ایجاد کرد که شرایط آقای روحانی را دشوار کرده است.

به نظر شما این اقدامات اخیر دولتمردان، مبنی بر شفاف سازی، ممکن است دولت را به این متهم کند که اقداماتی انتخاباتی است؟

بلاخره شفاف سازی باید صورت می‌گرفت. ممکن است که در این بین هم برخی برداشت تبلیغاتی انتخاباتی کنند اما واقعیت جامعه را که نمی‌شود انکار کرد. به نظر من یکی از مشکلات دولت آقای روحانی این بود که برخی دولتمردان در حوزه اقتصادی، واقعیت‌ها را عنوان نکردند. واقعیت‌هایی که نه تنها توسط آقای روحانی و معاونش بلکه توسط وزرای ذی ربط باید بیان و به صورت مستند مدارکش هم ارائه می‌شد.. آن‌ها که امروز علم انتقاد از دولت بالا برده‌اند، در دوران هشت ساله احمدی نژاد کجا بودند. آن زمان که فاجعه‌های عمیق و اختلاس‌های تاریخی در کشور رخ داد. اگر هم قرار باشد که بگوییم برخی می‌خواهند بهره برداری کنند، مطمئن باشید، این جناح مقابل است که با طرح اشکالات این دولت و نادیده گرفتن، ایرادات و اتفاقات هولناک در دولت قبل، می‌خواهد بهره برداری انتخاباتی کند.

به نظر شما دلیل انفعال دولت در زمینه شفاف سازی چه بود؟

یکی از دلایل انفعالی که شکل گرفت این بود که دولت و جامعه دچار حاشیه سازی ها نشود. البته که این دلایل هرگز تکلیف دولت را توجیه نمی‌کند. مردم باید شفاف و روشن ببینند که در سال 84 تا 92 چه بر اقتصاد کشور گذشته است. دانستن، آنچه بر کشور رخ داده، حق مردم است.

دولت هر طور که عمل کند، رقیب آن قدر خیز برداشته که برای مثال یکی از بزرگترین مسائل فعلی کشور یعنی برجام را بازیچه کرده است. مثل این اتفاقی که اخیراً در مجلس افتاد و گزارشی که آقای ظریف در کمیسیون سیاست خارجی مطرح کرد و فضاسازی‌ای که یک نماینده ناپخته سیاسی آمد ایجاد کرد و ذهن جامعه را مخدوش کرد. به هر صورت وقتی مهمترین مسئله کشور را دست آویز قرار می‌دهند و حولش فضاسازی می‌کنند، دولت باید در این مدت شفاف سازی های لازم را در این چند ماه مانده تا انتخابات انجام دهد. مهم نیست که برخی برداشت انتخاباتی می‌کنند. الان مردم مهم هستند که با واقعیتهای حاکمیت در این کشور و همین طور عرصه اجرایی و دولت در سالهای گذشته باید آشنا شوند.

اگر دولت ساختار رسانه‌ای‌اش را عوض کند، بخشی از مشکل فوق حل خواهد شد؟

اگر دولت این ساختار رسانه‌ای خود را از سخنگویی دولت گرفته تا بخشهایی که می‌تواند برایش برنامه ریزی کند، سامان دهد، در همین فاصله کوتاه می‌تواند تا حد زیادی تکلیف خودش را نسبت به واقعیتهای گذشته ادا کند و این بار از دوش دولت برداشته شود. به هر صورت این واقعیتها باید برای مردم گفته شود. اما قدم اولش اراده‌ای است که باید در دولت وجود داشته باشد به خصوص در شخص آقای روحانی.

 

برچسب‌ها :

افزودن نظر جدید