حسن‌نیت اروپا، بازی روسیه

سید علی خرم-اجلاس سران 28 کشور اتحادیه اروپا در بلغارستان به نتیجه قابل‌توجهی رسیدند که هم برای اروپا و هم برای ایران ارزشمند بود.

این اولین‌بار است که اروپا نمایشی از وحدت نظر و حمایت قاطع از کشوری در مقابل آمریکا را با موضعی چالش‌برانگیز در سطح جهانی اجرا می‌کند. حمایت سیاسی اروپا، جنگ روانی آمریکا علیه ایران و مستولی‌شدن ترس بر سایر کشورها و شرکت‌های جهان برای همکاری با ایران را می‌زداید و اگر تحریم‌های آمریکا را زمین‌گیر نکند، حداقل آهنگ و به‌ثمررسیدن آنها را به میزان قابل‌توجهی کاهش می‌دهد. در مقاله دیگری نوشتم این اولین‌بار در تاریخ 40ساله جمهوری اسلامی است که ایران این‌گونه در تنگنا قرار می‌گیرد که با وجود وفای به تعهدات خود در توافقات هسته‌ای، مورد تهاجم بی‌رحمانه آمریکا قرار می‌گیرد که بین جنگ و میز مذاکره برای قبول شرایط آمریکایی، یکی را انتخاب کند. در سال 1391 دولت احمدی‌نژاد نمی‌پذیرفت به بحران هسته‌ای بر سر میز مذاکره خاتمه دهد، بنابراین سایه درگیری نظامی ایران را تهدید می‌کرد. اکنون ایران سه سال است در یک توافق جهانی، در مسیر پایان بحران هسته‌ای قرار گرفته و به همه تعهداتش طبق گواهی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی عمل کرده، اما زیاده‌خواهی یا عدول از توافقات  یا قصد بی‌ثبات‌کردن نظام سیاسی ایران در میان مثلث شیطانی آمریکا، اسرائیل و عربستان باعث شده ایالات متحده یک‌طرفه و با زورگویی، ایران را تهدید کند چنانچه به میز مذاکره برنگردد و شرایط جدید آمریکایی را نپذیرد، سایه درگیری بر سر این کشور خواهد بود. خوشبختانه به لطف عملکرد خوب دولت روحانی در انجام تعهدات، جهان و به‌ویژه قدرت‌های بزرگ در گروه 1+5 در مقابل آمریکا به‌پا خاسته و اعلام می‌کنند فرمان‌های تحمیلی آمریکا را نمی‌پذیرند. این یک فرصت تاریخی برای جهان است که چنانچه ایران هم با اروپا همراهی کند، اروپا می‌تواند صفحه جدیدی در تاریخ روابط دو طرف آتلانتیک به وجود آورد و خود را آماده کند که بعد از 73 سال، اراده مستقل خود را در برابر آمریکا به نمایش بگذارد. اروپا به‌خوبی می‌داند تسری قوانین فراسرزمینی آمریکا به اروپا چقدر برای قاره سبز، تحقیرآمیز است. درست است که آمریکا در جنگ جهانی دوم به مدد اروپا شتافت، اما این به آن  معنا نیست که اروپا همواره مجری بی‌چون‌وچرای آمریکا باشد و تصمیمات اروپا از قبل در واشنگتن گرفته شود. 

در موضوع ایران، اروپا تلاش‌های دیپلماتیک فراوان کرد تا آمریکا را قانع کند بی‌دلیل از یک توافق بین‌المللی خارج نشود، اما دونالد ترامپ احترام رؤسای‌جمهور فرانسه، آلمان و وزیر امورخارجه بریتانیا را محفوظ نگه نداشت و کوچک‌ترین اهمیتی به سخنان آنان نداد. در نگاه حقوق بین‌الملل و مسئولیت دولت‌ها، هرگاه دولتی در یک کشور عوض شود، دولت جدید موظف است به تعهدات بین‌المللی دولت قبلی احترام گذاشته و آنها را اجرا کند. در صورت بروز نقطه‌نظرات جدید، دولت ناراضی باید از مکانیسم‌های موجود در توافق مربوطه استفاده کرده، به طریق مسالمت‌آمیز نظر طرف دیگر را جلب کند و اگر نتوانست، بایستی کماکان به تعهدات خود در آن توافق عمل کند. در توافق هسته‌ای گروه 1+5  با ایران که مجری و ناظر بی‌طرف آن، اتحادیه اروپا بود، همگی بر صحت و سلامت این توافق تأکید داشتند، ولی دولت جدید آمریکا با زورگویی و بدون اینکه از مکانیسم رفع اختلافات در برجام استفاده کند، خواستار برهم‌خوردن این توافق و تشکیل مجدد آن بر پایه نظرات دولت جدید آمریکا شده که عملکردی کاملا غیرحقوقی و غیردیپلماتیک است. 

در جهان توافقات بسیاری وجود دارند که یک‌طرف بعدا ناراضی می‌شود ولی چون قادر به قانع‌کردن طرف مقابل خود نیست، به تعهدات خود کماکان ادامه می‌دهد. جهان و به‌ویژه اروپا به‌خوبی درک کرده در زیر پوست این ادعای آمریکا، تضعیف و بی‌ثبات‌کردن نظام سیاسی ایران نهفته است و این نمی‌تواند مبنای روابط بین‌الملل قرار گیرد. این روش‌ها مربوط به قبل از قرن نوزدهم بود که دولت‌های یاغی قصد سرنگونی دیگر دولت‌ها را می‌کردند، ولی با استقرار اصول روابط بین‌الملل و حقوق بین‌الملل به زیاده‌خواهی دولت‌های یاغی پایان داده شد. اگر کشورهای اروپایی، روسیه و چین با آمریکا همراهی کنند، خود مصداق یک دولت یاغی را خواهند داشت که به اصول حقوق بین‌الملل متعهد نیست. چنانچه آمریکا از مجرای مناسب برجام نقطه‌نظرات خود را اعلام می‌کرد، واکنش جهانی متفاوت می‌شد و ایران هم در فضای مناسب‌تری به شنیدن گفت‌وگوها می‌پرداخت. اما اروپایی‌ها در کنار حمایت از ایران و ممانعت از اجرای تحریم‌های آمریکا، تلاش می‌کنند موفقیت‌هایی در سایر زمینه‌های مربوط به ایران که مورد اشتراک نظر اروپا با آمریکاست، کسب کنند. این زمینه‌ها عمدتا در مورد نقش و نفوذ ایران در سوریه و سپس محدودیت درباره توسعه موشکی ایران است. در موضوع اول، ایران به نوعی متکی به روسیه است، ولی در موضوع دوم ایران متکی به توان داخلی خود است. یک تلاش دیپلماتیک و هماهنگ بین آمریکا، روسیه، اسرائیل و اروپا در حال جریان است که اگر ایران داوطلبانه به نقش خود در سوریه پایان ندهد، روسیه آستین بالا زده و با ایجاد محدودیت، ایران را وادار به خروج از سوریه کند. یقینا برنده این تلاش دیپلماتیک روسیه خواهد بود که می‌خواهد با کارت ایران بازی کرده و علاوه بر اینکه سوریه را برای خود نگه دارد، تحریم‌های غرب علیه خود به خاطر اوکراین را تا حدود زیادی کاهش دهد. ایران باید اولویت را به توافق هسته‌ای و عدم اعمال هرگونه تحریم علیه خود بدهد. به نظر می‌آید انعطاف در سایر زمینه‌ها برای ایران نسبتا ساده‌تر باشد.

افزودن نظر جدید