بيمارستان‌هاي دولتي غسالخانه نيستند!

«تهران امروز» نوشت: اين روزها سايت‌هاي خبري و خبرگزاري‌ها از اتفاقات غيراخلاقي خبر مي‌دهند كه توسط پزشكان در مطب‌هاي تخصصي يا بيمارستان‌ها رخ مي‌دهد. اين اقدامات غيراخلاقي پزشكي ممكن است گرفتن زير ميزي باشد يا تجويز يك عمل جراحي غير ضروري! اين وسط اما بيماران چگونه بايد از اين اقدامات غيراخلاقي با خبر شوند؟ دكتر احسان شمسي گوشكي مدير اخلاق پزشكي سازمان نظام‌پزشكي در گفت‌وگو با تهران امروز به توضيح اين مسائل مي‌پردازد و مي‌گويد: «تا زماني كه حق ويزيت يك پزشك از يك آرايشگر كمتر باشد وضعيت اخلاق پزشكي بهبود نخواهد يافت.»

اين روزها بحث استفاده از داروهاي بيهوشي چيني و آسيب‌هايي كه از اين راه به بيماران مي‌رسد داغ شده است، شما استفاده از اين داروها را در برخي بيمارستان‌ها تاييد مي‌كنيد؟

البته من از جزئيات اين موضوع باخبر نيستم و اصل موضوع را هم تاييد يا تكذيب نمي‌كنم اما به‌طور كلي مي‌توان گفت كه وقتي دارو را به اتاق عمل مي‌آورند به منظور اين است كه اين دارو استاندارد و تمام نظارت‌ها بر آن انجام شده است، تاريخ مصرف گذشته نيست و مجوزهايش را از سازمان غذا و دارو گرفته است و در واقع نمي‌توان پزشك را مقصر دانست. مثل اين است كه پزشك يك دارويي را تجويز كند و در داروخانه آن دارو تقلبي باشد. در اين مورد بايد مشخص شود كه مسئول اين خطا كيست. هر خطايي كه در حوزه پزشكي اتفاق مي‌افتد خطاي پزشك نيست اگرچه كه پزشك بايد نهايت تلاش خود را براي درمان بيمار از جمله تجويز بهترين داروي ممكن انجام دهد و در صورت مشاهده عوارض پيش‌بيني نشده بلافاصله مسئله را گزارش كرده و از مصرف داروي مشكوك تا حصول اطمينان خودداري كند.

ولي پزشك‌ها مي‌توانستند از داروهايي كه اطمينان بيشتري به آن داشتند استفاده كنند.

قاعدتا پزشك بايد تمام تلاش خود را بكند كه مطمئن باشد تجهيزاتي استفاده مي‌كند استاندارد باشد. ولي در اين مورد خاص آيا منطقي است پزشك را مقصر بدانيم؟ به نظر من نه؛ چون يك پزشك هم نمي‌تواند هم در گمرك باشد و هم سازمان غذا و دارو و... كه بداند اين استانداردي كه به دارو داده‌اند درست است؟ بنابراين همه چيز را نبايد در كم‌كاري پزشكان ديد.

بعضي از پزشك‌ها فقط با يك آزمايشگاه، يك برند دارويي يا داروخانه كار مي‌كنند و قيمت اين موسسات پاراكلينيكي دو يا سه برابر جاهاي ديگر است؟ گاهي اين موضوع اينقدر پررنگ مي‌شود كه انگار ذينفع هستند.

ما هيچ‌گونه رابطه مالي نادرست بين پزشك‌ها و موسسات پاراكلينيكي را اخلاقي نمي‌دانيم. البته گاهي نوع خاصي آزمايش وجود دارد كه فقط يك جا انجام مي‌شود يا پزشك به يك پاتولوژيست خاص اعتماد دارد و هيچ رابطه مالي هم به اين‌ها نيست و ضرري به بيمار نمي‌زند. البته پزشك موظف است كه بيمار را آگاه كند. مثلا بگويد اين دارو را همه جا دارند اما اين برند دارويي به شما بيشتر كمك مي‌كند كه اگر بيماري يك برند را از يك داروخانه خاص مي‌خرد آگاهانه اين كار را بكند.

خب پزشك‌ها كه مي‌توانند خيلي مسائل را رعايت كنند.

نظام سلامت به صورت ريشه‌اي مشكلاتي دارد تا به آنها به صورت ريشه‌اي رسيدگي نشود، برخي مشكلات حل نخواهند شد اما لفظي كه مقام معظم رهبري براي آن به كار بردند لفظ «قداست» است. يعني بايد در چارچوب قداست قدم بردارد و جامعه هم موظف است كه شرايط مقدس بودن را براي پزشك‌ها فراهم كند و توقع بي‌جايي است كه از پزشك‌ها انتظار ايده‌آل بدون وجود زمينه‌هاي لازم را داشته باشيم. اكثر پزشك‌ها ما جزو خدوم‌ترين قشر هستند در حالي كه چند وقتي است بدبيني خاصي نسبت به جامعه پزشكي به جامعه القا مي‌شود.

شما اين را مي‌گوييد اما بعضي از پزشك‌هاي خبره هم به راحتي از بيماران خود زيرميزي مي‌گيرند.

بله. اين مسئله از لحاظ اخلاقي قابل تاييد نيست. پيشنهادم به مردم اين است كه به جامعه جوان پزشكي كه بسيار توانمند است اعتماد كنند. متخصصان جوان از تجربه‌هاي بزرگان استفاده كرده و در تمام آزمون‌ها موفق بوده و به روز هستند.

به جز اينكه زير ميزي را يك كار غيراخلاقي مي‌دانيد چه اقدام ديگري براي آن انجام داديد؟

زيرميزي به عنوان يك تخلف انتظامي است و براي آگاهي از جزئيات نحوه برخورد انتظامي با اين پديده بايد با معاونت انتظامي در اين مورد صحبت كنيد.

تخلف اخلاقي هم حساب مي‌شود؟

حتما تخلف اخلاقي هم حساب مي‌شود اما من ابزار تنبيهي براي اين كار ندارم. اما اگر سطح آگاهي‌هاي مردم افزايش پيدا كند خودشان جلوي اين مسائل را مي‌گيرند و راه حذف اين رابطه مالي و تعديل تعرفه‌هاي پزشكي است. مملكتي كه ويزيت پزشك آن كمتر از ويزيت آرايشگر است شما چه توقعي داريد. اين نسبت‌ها را بايد در نظر بگيريد.يك پزشك در 40-45 سالگي به بازار كار مي‌آيد. همه به او مي‌گويند آقاي دكتر ولي از حداقل امكانات مالي و رفاهي برخوردار نيست در حالي كه سال‌ها در قالب دوره انترني طرح يا رزيدنتي با دريافت مبلغ بسيار ناچيز كار كرده است. به عبارتي براي پايين نگهداشتن قيمت خدمات پزشكي به جاي اينكه از جيب سيستم بيمه خرج شود از جيب جامعه پزشكي هزينه شده است.

در تمام دنيا عمل جراحي آخرين گزينه يك پزشك است ولي در ايران بعضي از پزشك‌ها يا به دليل تشخيص اشتباه يا براي شهرت و حتي گاهي براي رسيدن به پول بيشتر عمل جراحي را به عنوان اولين گزينه مي‌گذارند.

خيلي وقت‌ها مردم در مراجعه به پزشك در جريان جنبه‌هاي مختلف درمان قرار نمي‌گيرند و در حالي كه كار درست براي آنها انجام شده است دچار سوءتفاهم مي‌شوند اين در حالي است كه براي اجتناب از چنين مواردي پزشك موظف است كه همه اطلاعات لازم را به بيمار بدهد. بنابراين مي‌توان گفت در اغلب موارد اين سوءتفاهم‌ها ناشي از آگاهي پايين و ارتباط ناكافي پزشك و بيماراست. يعني هم پزشك بايد اطلاعات دهد و هم بيمار بايد در مورد بيماري، راه و هزينه درمان خود بپرسد.

اما اين مسئله وجود دارد كه بيماري نياز به عمل جراحي ندارد ولي زير تيغ عمل جراحي مي‌رود و با گذشت زمان هم به مشكل برخواهد خورد.

بله. از لحاظ تئوري اين امكان وجود دارد كه مثلا در موارد نادر يك فرد كه تست ورزش مي‌دهد و مشكلي ندارد را براي آنژيوگرافي معرفي مي‌كنند اما اين روند معمول جامعه پزشكي ايران نيست. اين استانداردها بايد رعايت شود و اگر احيانا پزشكي بدون طي مراحل و در نظر گرفتن آگاهي‌هاي بيمار به سمت اعمال تهاجمي مانند جراحي مي‌رود كاري غيراخلاقي است و بيمار اين حق را دارد كه به پيشنهاد پزشك عمل نكند گرچه كه به صورت مرسوم چنين مواردي قاعدتا كم است و اصل بر اعتماد بيماران به پزشك بايد باشد. اينجا رسالت رسانه بيشتر مي‌شود كه آگاهي مردم را افزايش دهند.

چرا در برخي بيمارستان‌هاي دولتي به جان آدم‌ها اهميت نمي‌دهند. مثلا در اتاق احيا بگو و بخند مي‌كنند بدون آن كه به همراهان بيمار اهميت دهند يا به بيماران رسيدگي درستي نمي‌كنند.

رفتار درست را بايد به پزشك‌ها و پرسنل بيمارستان آموزش داد. اين اشكال عمده ناشي از اين است كه اعتماد بين جامعه پزشكي و مردم خدشه‌دار شده است.

چه كسي اين خدشه را وارد كرده است.

ممكن است در مواردي تيم پزشكي در اين بخش مقصر باشند ولي بيشتر سوءتفاهم‌هايي است كه پيش مي‌آيد. بايد استانداردهاي پزشكي به مردم معرفي شود. نظارت هم بخش مهمي است.

چقدر اين نظارت وجود دارد؟

ابزار اين نظارت وجود ندارد. ابزار نظارت دقيق وجود يك سيستم سلامت ملي است كه همه خدمات پزشكي در آن ثبت شوند و قابل بررسي باشند كه اگر خدمت غيراستانداردي ارائه مي‌شود در اين سيستم مشخص شده و خودنمايي كند.

از بحث بيمارستان‌هاي دولتي دور شديم.

البته من با اين عنوان كه بيمارستان‌هاي دولتي را غسالخانه بناميم به هيچ‌وجه موافق نيستم اما در اين مورد خاص مقوله‌اي در حوزه اخلاق پزشكي داريم به نام حساسيت‌زدايي اخلاقي. تيمي كه كسي را احيا مي‌كند شايد در روز چندين مريض را احيا مي‌كند. در طول زمان اين مسئله براي اعضاي اين تيم عادي مي‌شود چون نمي‌توانند تمام عمر عزادار باشند. بايد هر چند وقت يكبار آموزش ببينند كه بيماري كه زير دست شماست عزيز چند نفر است. اگر اين مسئله براي شما عادي است اما بايد حواستان باشد كه باعث عصبي شدن همراهان بيمار نشويد. احياي بيمار بايد در اتاقي دربسته باشد و اگر همراهان بيمار خواستند بتوانند به آن اتاق بروند و پزشك يا پرستار بايد تمام مراحل را براي آنها توضيح دهند تا اطمينان آنها به كار پزشك بيشتر شود. هيچ‌كس حق ندارد همراهان را از اتاق احيا بيرون كند مگر آنكه مانع از عمل تيم احيا شوند.
 

افزودن نظر جدید