بازداشت شاعر مشهور برای یک اقدام عجیب/ عکس

ایبنا نوشت: فرهاد پیربال؛ شاعر، نویسنده و نقاش مطرح اقلیم کردستان عراق، در اعتراض به انتشار بدون اجازه کتاب‌هایش توسط یک ناشر، تهدید خود را عملی کرد و کتاب‌فروشی «خانه وفایی» در اربیل را به آتش کشید.

 فرهاد پیربال، چهره سرشناس اقلیم کردستان عراق که برای مخاطبان ایرانی نیز چهره‌ای شناخته شده است، در واکنش به نبود قانون کپی‌ رایت و پایمال شدن حقوقش توسط یک ناشر، دست به اقدام عجیبی زد که منجر به بازداشت او شد.
 
به نقل از «روداو»؛ لیوا عبدالخالق طلعت، رئیس پلیس اربیل در اقلیم کردستان عراق درتوضیح این اتفاق، اعلام کرد: بعد از طرح شکایت قضایی علیه فرهاد پیربال به اتهام آتش زدن کتاب‌فروشی «خانه وفایی»، وی به دستور دادستان بازداشت شد.

وی افزود: دکتر پیربال دچار مشکلات روحی است و نیازمند این است که در خارج از اقلیم، درمان شود چراکه در اقلیم کردستان امکانات درمانی مناسب برای چنین بیماری وجود ندارد!
 

کتاب‌فروشی وفایی که محل فعالیت‌های فرهنگی و هنری در شهر اربیل است، صبح یکشنبه ۲۳تیرماه توسط دکتر پیربال مورد حمله قرار گرفت و به آتش کشیده شد. سوران عزیز، مسئول این کتاب‌فروشی گفت: چند روزی بود که پیربال نسبت به آتش زدن «خانه وفایی» تهدید کرده بود ولی کسی حرف او را جدی نمی‌گرفت.

وی درباره دلیل این اقدام پیربال توضیح داد: ما چندی پیش دو کتاب از دکتر پیربال را چاپ کردیم. روز پنجشنبه هفته گذشته مراسمی را برای رونمایی از این کتاب‌ها برگزار کردیم که بعد از این مراسم پیربال گفت باید همه کتاب‌هایی را که از او چاپ کرده‌ایم، به او پس بدهیم. این در حالی بود که ما به صورت شفاهی توافق کرده‌بودیم که ۱۰۰ نسخه از کتابش را (به‌عنوان حق‌التالیف) به او بدهیم.

سوران عزیز همچنین گفت: مدتی قبل هم رمانی داشت به اسم «یک قبر سه‌گوش» و از ما خواست که این کتاب را برای او چاپ کنیم. در این رمان تعدادی شخصیت واقعی سیاسی و نویسنده به‌عنوان کاراکتر داستانی حضور دارند که مورد طنز و تمسخر قرار گرفته‌اند و ما هم بهتر دیدیم برای حفظ حرمت این شخصیت‌ها، رمان او را چاپ نکنیم.

مسئول کتاب‌فروشی «خانه وفایی» اظهار کرد: چند روز بود که فرهاد پیربال ما را به آتش زدن کتاب‌فروشی‌مان تهدید می‌کرد. من به مردم اطلاع دادم که پیربال ما را تهدید کرده و از پلیس خواستم که دو سرباز را جلوی کتاب‌فروشی مستقر کنند تا مانع از بروز این اتفاق شوند ولی آن‌ها اهمال کردند و این خواسته ما را محقق نشد.

خسارت ۶۰هزار دلاری بر اثر آتش‌سوزی
وی افزود: متاسفانه بیشتر از ۵۰۰۰جلد کتاب که حاصل ۱۰سال تلاش ما بود در آتش سوخت.

سوران عزیز معتقد است که باید حد و مرزی برای اقدامات اینچنینی این نویسنده قائل شد و در این‌رابطه عنوان کرد: این فقط مشکل «خانه وفایی» نیست و او مدتی است که به چنین کارهایی روی آورده است. به‌نظر من دولت اقلیم باید به ماجرا ورود کند؛ چراکه این نهادها، نهادهای فرهنگی هستند و کتاب، مقدس است که باید حرمت آن حفظ شود و نباید به هیچ بهانه‌ای آن را به آتش کشید.

سوران عزیز در تکمیل این خبر، درباره خسارت مالی ناشی از این آتش‌سوزی عنوان کرد: خوشبختانه طبقه دوم کتاب‌فروشی، فقط دود آتش را به‌خود دید ولی طبقه همکف که بیش‌تر از ۵۰۰۰جلد کتاب و همچنین تجهیزات و امکانات کتاب‌فروشی در آن بود؛ حتی اندکی هم از این آتش‌سوزی در امان نماند و به‌کلی از بین رفت. برآورد دقیقی از خسارات نداریم اما ممکن است خسارت ناشی از این اتفاق به حدود ۶۰هزار دلار برسد.

وی اضافه کرد: ما علیه فرهاد پیربال طرح شکایت کرده‌ایم و تا زمانی که دادگاه حکم خود را صادر می‌کند، مصر هستیم که حق پایمال شده خود را از او بگیرم.
 
«رائد هوکر عزیز»، سخنگوی پلیس اربیل هم در این‌رابطه گفت: بعد از این اتفاق، شکایتی علیه فرهاد پیربال تنظیم شد و دادستان حکم بازداشت او را صادر کرد و روز یکشنبه، ۲۳تیرماه نامبرده توسط پلیس دستگیر شد و در حال حاضر در بازداشت به‌ُسر می‌برد تا رسیدگی به این شکایت آغاز شود.

پیربال: خودم مشکل را حل می‌کنم
در حالی که مدیر انتشارات خانه وفایی از توافق با فرهاد پیربال برای انتشار کتاب‌هایش خبر داده است، این شاعر و نویسنده این ادعا را رد کرده و اقدامات این انتشارات را فاقد اعتبار قانونی و ناقض حقوق خود به‌عنوان خالق این آثار خوانده است.

او که حین آتش زدن کتاب‌فروشی مذکور، از این اقدام خود فیلم گرفته و آن را در صفحه شخصی خود در فیسبوک منتشر کرده، در این رابطه نوشته است:

«پیش‌تر به سوران (مدیر کتاب‌فروشی خانه وفایی) گفته‌بودم شما بدون مشورت با من و بدون توافق قانونی، بیشتر از سه‌ کتاب من -که با این دو کتاب جدید می‌شود پنج کتاب- را چاپ کرده‌اید و هر کدام را ۱۵هزار دینار، یا هفت هزار دینار و... می‌فروشید. لطفا دیگر این کار را نکنید... گفتم باید کتاب‌هایم را به من پس بدهید وگرنه کتاب‌های خودم را در قفسه‌هایتان می‌سوزانم. او به من گفت که برو به دادگاه و شکایت بکن و... من گفتم ... [دادگاه صالحی برای رسیدگی به این شکایت وجود ندارد]  و من این کار را نمی‌کنم. او گفت این مشکل تو است و من گفتم اگر قانونی برای حفاظت از کپی‌رایت نباشد، من ناچارم خودم  مشکلم را حل کنم که به این شکل آن را حل می‌کنم. کاری که انجام دادم، پیامی بود برای پارلمان که قانونی برای پاسداری از حقوق نویسندگان، روشنفکران و هنرمندان تصویب کند.»

 

افزودن نظر جدید