استقلال هویت اصلاح‌طلبی بعد از 12 سال در مجلس

وقایع اتفاقیه نوشت:: بهارستان این روزها بیش از هر زمان دیگری تحلیل‌های متفاوتی را به خود می‌بیند. حالا به جز کمیسیون اصل 90 که قرار است امروز تکلیف ریاستش در صحن علنی مشخص شود، تقریبا هیچ کرسی مهم دیگری در مجلس دهم بدون متولی نمانده است اما در این میان نگاه‌ها به سمت یک کرسی در مجلس است که دست‌کم بیشترین پشتوانه رأی مردم در مجلس را با خود دارد. محمدرضا عارف که بیش از یک میلیون و ششصد هزار رأی را به خود اختصاص داده بود، حالا به گمان عده‌ای سرش بی‌کلاه مانده و به همان کرسی ریاست فراکسیون امید اکتفا کرده است. با‌این‌حال تحلیل‌ها فراتر از شخص عارف می‌رود، چرا‌که جایگاه او درست یا غلط در تفسیر موفقیت یا شکست‌های اصلاح‌طلبان در مجلس بازخوانی می‌شود. بازی رسانه‌ای در بازتاب آرایش سیاسی بهارستان، از رقابت بر سر ریاست شروع شد. لاریجانی که دوباره بر کرسی اول مجلس تکیه زد، اصول‌گرایان بر طبل شکست اصلاح‌طلبان کوبیدند. کار به انتخاب اعضای کمیسیون‌های تخصصی که رسید، صحبت از لابی و رایزنی برای هیئت‌رئیسه کمیسیون‌ها از هر دو طرف مطرح شد و رؤسای شعب که اکثر آنها اصول‌گرا بودند، سنگ تمام گذاشتند. ترکیب کمیسیون‌ها باب دل اصول‌گراها بسته شد. نقطه قوت اصلاح‌طلبان در کمیسیون آموزش بود که لابی‌ها کار خودشان را کردند و اصلاح‌طلبان را در این کمیسیون از اکثریت انداخت. زاهدی، وزیر آموزش و پرورش احمدی‌نژاد به ریاست کمیسیونی رسید که پیش از این بیشترین شانس آن را برای عارف می‌دانستند. عارف اصلا کاندیدا نشده بود. هر چند نامزدی‌اش هم بعد از آن لابی‌ها و بازی‌های پشت پرده دیگر محلی از اعراب نداشت و کنار کشیدنش عاقلانه بود. ریاست مرکز پژوهش‌ها را هم که پیشتر نپذیرفته بود تا کاظم جلالی، دوباره از سوی هیئت‌رئیسه به ساختمان سپهبد قرنی برود. در کمیسیون‌های تخصصی هم فقط ریاست دو کمیسیون به فراکسیون امید رسید تا همه چیز فراهم شود که رسانه‌های اصول‌گرا سرود شکست اصلاح‌طلبان را در مجلس دهم سر دهند. در این بازی برخی از اصلاح‌طلبان هم با همان نوا همسرایی کردند و نتایج به‌دست‌آمده را ناشی از انفعال عارف دانستند. با این حال شاید تحلیل آرایش کرسی‌های مجلس دهم، نیازمند بازخوانی برخی وقایع باشد تا از دل آن شاید بتوان به تحلیلی واقع‌بینانه‌تر رسید.
 
گام دوم به سوی اسفند

اصلاح‌طلبان بعد از 88 و حوادث آن سال، به‌طور‌کامل از عرصه قدرت سیاسی کشور کنار  رفتند. پیامدهای انتخابات دهمین دوره ریاست‌جمهوری و تحلیل‌های بعد از آن، کار را به جایی رساند که سال 90 هم انتخابات مجلس نهم با اقبال اصلاح‌طلبان مواجه نشد و اصول‌گرایان میان خودشان به رقابت پرداختند تا سومین مجلس متوالی اصول‌گرا شکل بگیرد اما در آستانه انتخابات یازدهمین دوره ریاست‌جمهوری، نگرانی از وضعیت کشور و دغدغه منافع ملی، اصلاح‌طلبان و نیروهای عقلانی کشور را بر آن داشت تا برای خروج کشور از بحران‌های بین‌المللی و اقتصادی پا در میدان بگذارند. امیدها در مردم دوباره دمیده شده بود که با رد صلاحیت هاشمی‌رفسنجانی، به نظر می‌رسید ناامیدی دوباره در کشور جاری شود اما تدبیر بزرگان اصلاح‌طلبی نتیجه را به گونه‌ای دیگر رقم زد. محمدرضا عارف با نظر سید‌محمد خاتمی، به نفع حسن روحانی کناره‌گیری کرد و ائتلاف اصلاح‌طلبان و اعتدالیون باعث شد که اصول‌گرایان با همه کاندیداهای خود، در برابر اصلاح‌طلبان شکست بخورند. در این میان نیروهای افراطی که در سال‌های گذشته بیشترین خسارت‌ها را به کشور وارد کرده بودند، نتوانستد چیزی بیش از 11 درصد آرا را به خود اختصاص دهند. پیام 24 خرداد، تغییر در شرایط موجود بود. دولت یازدهم هم با همین نگاه و با شعار تدبیر و امید شکل گرفت اما مجلس اصول‌گرای نهم و بیش از همه حلقه پایداری‌ها، سنگ پیش پای دولت را از همان جلسات رأی اعتماد انداختند و به‌این‌دلیل بود که زمزمه‌های تغییر در کرسی‌های سبز بهارستان در جامعه پیچید. با همین نگاه، اصلاح‌طلبان گام دوم را معطوف به هفتم اسفند 94 برداشتند. با این حال چهره‌های سرشناس اصلاح‌طلبان از صافی شورای نگهبان عبور نکردند و به اجبار چهره‌های ناشناخته در فهرست امید قرار گرفتند. بزرگان اصلاحات هم از این فهرست حمایت کردند و مردم به پشتوانه تکرار بزرگان پای صندوق‌های رأی رفتند و نتیجه در تهران بی‌سابقه بود. هر 30 نامزد فهرست امید وارد مجلس شدند. در دیگر حوزه‌های انتخابیه و در مجموع دو دوره انتخابات هم نتیجه به نفع فهرست امید تمام شد و بیش از 160 کرسی مجلس با فهرست امید، راهی بهارستان شدند. با‌این حال همگان آگاه بودند ژنرال‌های اصلاح‌طلب که از حضور در رقابت محروم شدند، جای خودشان را یا به چهره‌های شناخته‌نشده یا برخی اصول‌گرایان میانه‌رو داده بودند. پیام مردم روشن بود: دیگر موافق تداوم برخی رویکردهای اشتباه گذشته نبودند و همین مسئله هم محقق شد. 
رقابت بر سر ریاست مجلس
اما زنگ آغاز مجلس که به صدا درآمد، قرار شد فراکسیون‌ها کار خودشان را در پیش بگیرند. فراکسیون امید با بیش از 157 نماینده کلید خورده بود که این تعداد در رایزنی‌های جناحی و گروهی به صافی 103 نفر کاهش یافت. این عدد خالص خودش را در انتخابات هیئت‌رئیسه مجلس دهم نشان داد، جایی که محمدرضا عارف با علی لاریجانی بر سر کرسی ریاست رقابت کردند؛ رقابتی که عده‌ای معتقد بودند بهتر بود شکل نگیرد تا ریاست مجلس با تعامل میان دو چهره‌ای که هر دو با فهرست امید به مجلس آمده بودند، مشخص شود اما عارف تصمیم گرفته بود رقابت کند. برخی از چهره‌های اصلاح‌طلب هم مخالف این رقابت بودند و ریاست لاریجانی را در شرایط فعلی ارجح دانستند اما دست‌کم حضور عارف در این رقابت تکلیف فراکسیون اصلاح‌طلبان را شفاف کرد تا به دور از استحاله‌های گفتمانی، قوی‌ترین فراکسیون مجلس دهم با هویت اصلاح‌طلبی شکل بگیرد. رقابت عارف نشان داد حداقل 103 اصلاح‌طلب وفادار به فراکسیون امید در مجلس حضور دارند که می‌توان در تصمیم‌های این چهار سال مجلس روی آنها حساب کرد. در طرف مقابل اما فراکسیون شکننده و تاکتیکی شکل گرفته بود. فراکسیون ولایت که ترکیبی بود از دوستان و دشمنان دیروز تا حداقل ریاست مجلس به دست یک اصلاح‌طلب نیفتد. اندک بازماندگان حلقه پایداری از مجلس گذشته که بیشترین حملات را به علی لاریجانی داشتند، این‌بار رفاقت صوری با لاریجانی را در پیش گرفتند. این در حالی بود که لابی آنها در اردوگاه اصول‌گرایی پیش از انتخابات کار را به جایی رساند که لاریجانی حتی در فهرست اصول‌گرایان در شهر قم هم جای نگرفت. با این حال انتخابات هیئت‌رئیسه مجلس در نهایت با رسیدن به پنج کرسی برای فراکسیون امید پایان یافت که در این میان دو کرسی مهم نواب‌رئیس به مطهری و پزشکیان از اعضای فراکسیون امید تعلق گرفته بود. 
رقابت بر سر هیئت‌رئیسه کمیسیون‌های تخصصی 
گام آخر در رقابت‌های درون پارلمانی، انتخاب هیئت‌رئیسه کمیسیون‌های تخصصی بود اما پیش از آن، ترکیب کمیسیون‌ها باید مدنظر قرار می‌گرفت که در این بازی، فراکسیون امید، نتوانست خط مطلوب خود را دنبال کند. پیش‌بینی این اتفاق، چندان هم دور از ذهن نبود؛ چرا‌که از میان 15 شعبه، تنها ریاست چهار شعبه آن به اصلاح‌طلبان رسیده بود و 11 رئیس شعبه دیگر اصول‌گرا بودند که همین مسئله ترکیب کمیسیون‌ها باب دل اصول‌گرایان بسته شد. هر چند برخی عهدشکنی‌ها و لابی‌های پشت پرده از سوی برخی اصلاح‌طلبان اسم و رسم‌دار هم نقش مضاعفی در این نتیجه داشت. ماجرای کمیسیون آموزش و تحقیقات هم که به آن اشاره شد، درنهایت با کاندیدا‌نشدن محمدرضا عارف همراه بود تا از میان کمیسیون‌های تخصصی، تنها ریاست دو کمیسیون به فراکسیون امید برسد اما در روزهای گذشته خبر پیشنهاد لاریجانی به عارف برای ریاست مرکز پژوهش‌ها هم با نپذیرفتن عارف همراه بود. برخی از رسانه‌ها همین مسئله را دستاویز حمله به او کردند تا این کناره‌گیری او، حمل بر انفعال تفسیر شود؛ در حالی که شاید بتوان گفت یکی از درست‌ترین تصمیم‌های سیاسی عارف نپذیرفتن ریاست مرکز پژوهش‌های مجلس بود؛ چراکه این کرسی در سایه ریاست مجلس قرار دارد و از این نظر می‌توانست پروژه استحاله گفتمان اصلاح‌طلبی در جریان غیرگفتمانی به نام میانه‌روی را در پارلمان محقق کند. از این نظر اقدام عارف چه حضورش برای رقابت بر سر کرسی ریاست مجلس و چه نپذیرفتن مرکز پژوهش‌ها به عنوان تحفه‌ای از سوی لاریجانی، موجب شد عیار اصلاح‌طلبی در مجلس بالا برود؛ آن هم بعد از 12 سال که تلاش شده بود صحن مجلس رنگ هویت قدرتمندی به نام اصلاح‌طلبی را به خود نبیند. حالا فراکسیون اصلاح‌طلبان بدون شک می‌تواند تأثیرگذارترین فراکسیون‌ مجلس دهم باشد که بر پایه خاستگاه فکری خالص اصلاح‌طلبی شکل گرفته است. 

 

افزودن نظر جدید