آیت الله طالقانی معتقد بود که با منتقدان و دگراندیشان باید رفتار مناسبی داشت

35 سال پیش در چنین روزی آیت‌الله سیدمحمود طالقانی درگذشت. جامعه رخت سیاه بر تن پوشید و ملت ایران عزدار شد. مردی که امام خمینی(ره) او را ابوذر زمانه نامید و همه گروه‌ها و جریان‌ها، وی را پدر خود می‌دانستند. اگر آیت‌الله طالقانی امروز زنده بود، چه می‌کرد و چه دغدغه‌هایی داشت؟ چه چیزی موجب جذب جوانان انقلابی به وی شد که او را پدر خویش می‌دانستند؟ چه مسائل و ارزش‌هایی در اندیشه او جریان داشت؟ همه اینها را محمد بسته‌‌نگار پاسخ می‌دهد. محمد بسته‌نگار روزنامه‌نگار، فعال سیاسی و داماد آیت‌الله طالقانی ‌است که از میانه دهه 30 شمسی همراه و همگام با آیت‌الله طالقانی بوده و این همراهی و همگامی با پیوندی که وی با خانواده آیت‌الله طالقانی بست، مستحکم‌تر و عمیق‌تر نیز شد. بسته‌نگار به این مسئله تاکید کرد آیت‌الله طالقانی فقط برای نفی استبداد مبارزه نکرد و به آزادی عمیقا اعتقاد داشت. وی بیان می‌کند که آیت‌الله به نقش مردم و دمکراسی شورایی اعتقاد داشت و اگر ایشان زنده بود مدارا از دغدغه‌هایش بود و ابوذروار بر سر چپاول‌گران و غارتگران اموال بیت‌المال فریاد می‌کشید. مشروح مصاحبه ایلنا با محمد بسته‌نگار در پی می‌آید:

آقای بسته‌نگار! شما از جمله افرادی بودید كه سال‌ها در كنار مرحوم آیت‌الله طالقانی فعالیت‌های مبارزاتی داشتید و از نزدیكان سببی ایشان نیز محسوب می‌شوید. از نحوه آشنایی خود با ایشان صحبت می‌كنید.

من از سال 37 یا 38 بود، با مرحوم طالقانی، مهندس بارزگان و دكتر سحابی آشنایی پیدا كردم. من در آن سال‌ها دغدغه‌های بسیاری داشتم و آثار بسیاری از متفكران را نیز خواندم ولی هیچ كدام از آنها من را ارضا نمی‌كرد تا اینكه با مسجد هدایت آشنا شدم. نحوه سخنرانی‌ها، موضوع مطالب و تفسیر قرآن ایشان من را با جامعه و مسائل روز آشنا كرد.

از نحوه آشنایی‌تان صحبت كردید و اینكه آثار متفكران دیگری هم خوانده بودید كه شما را ارضا نكرده بود. چه چیزی در آثار و سخنرانی‌های مرحوم طالقانی دیدید كه موجب شد تا شما جذب شوید؟

آنچه موجب می‌شد این بود كه سخنرانی‌ها و تفاسیر مرحوم طالقانی، تفاسیری دانشمندانه نبود كه همانند علما در یك كتابخانه بنشیند و تفسیر بنویسند بلكه تفسیری بود كه از بینش طالقانی جوشیده بود. این بینش همراه با عمل بود، عمل در مبارزه با استبداد، مبارزه با استعمار، مبارزه با استثمار. این مبارزه فقط علیه استبداد نبود بلكه روی دیگر استبداد كه مسئله آزادی بود را نیز دنبال می‌كردند. آقای طالقانی فقط در پی نفی استبداد نبود بلكه می‌خواست آزادی را نیز به جامعه ارمغان ببخشد.

به ایمان قلبی مرحوم طالقانی به مسئله آزادی اشاره كردید. آزادی در اندیشه مرحوم طالقانی چه جایگاهی داشت؟ 

من كتابی در این باره با نام "طالقانی؛ نظریه‌پرداز دمكراسی شورایی" نوشتم كه اخیر منتشر شده است و آزادی و دمكراسی شورایی در اندیشه طالقانی را در این كتاب بیان كردم. ایشان به دمكراسی پارلمانی معتقد بود كه از مبانی دمكراسی یكی حق انتخاب و آزادی افراد در انتخاب است. دیگری حق پرسش و به زیر كشیدن است. مرحوم طالقانی همواره و بارها نسبت به آزادی و آنهم در همه ابعاد سخن گفته بود. طالقانی می‌گوید كه آزادی بزرگترین هدیه الهی به انسان است و می‌گفت انسان آزاد آفریده شده است كه هیچ كس نمی‌تواند آن را سلب كند. اصولا تمامی انقلاب‌ها برای باز كردن بندها بوده است. یا در جای دیگری بیان كرده بودند كه هر مذهب و مكتبی كه بشر را در محدوده خویش قرار دهد و آزادی فكر و اندیشه را از فرد بگیرد، این مسئله ضدبشری است.

شوراها از دیگر مسائل كلیدی در اندیشه مرحوم طالقانی است. ایشان تاكید زیادی بر مسئله شوراها داشتند. دلیل تاكیدات ایشان چه بود؟

ایشان به مسئله دمكراسی معتقد بود. مرحوم طالقانی در سال‌های 34 كه كتاب "تنبیه‌الامه و تنزیه‌المله" علامه نائینی را شرح و توضیح دادند، در آخر آن شرح و توضیح می‌گوید كه در گذشته انبیا محیط رشد و شكوفایی را برای افراد فراهم می‌كردند و اینك نمی‌توان با زور و اسلحه فردی را هدایت كرد. معتقد بودند كه رای دادن همان كار هادیانه گذشته را می‌كند كه حكومتی در جهت صالح به وجود آورند. مرحوم طالقانی بیان می‌كردند امكان‌پذیر نیست كه صالحان بیایند و جامعه ما را اصلاح و هدایت كنند. ایشان از یكسو متوجه نارسایی‌های دموكراسی بود و برای همین به دموكراسی هدایت شده متعهد و معتقد بودند. مرحوم طالقانی برای رفع عیب دمكراسی به خود دموكراسی پناه برد. ایشان می‌گفتند كه شوراها می‌تواند مشكلات و معایب دموكراسی را رفع كند. شوراها نیز این نبود كه مردم 30 نفر را انتخاب كنند و تمام. ایشان می‌گفتند كه در هر مرحله باید یك شورا تشكیل شود و مشكلات هر محله، توسط افراد همان محله حل گردد. نمایندگان هر محله، شورای محلات را تشكیل دهند و شورای محلات، شورای شهر را تشكیل دهند. آیت‌الله طالقانی هیاتی را برای تنظیم آئین‌نامه شوراها كردند و شش نفر را انتخاب كردند كه یكی از آنها مرحوم كاتوزیان بود و آئین‌نامهای مترقی تنظیم شد كه اگر اجرا می‌شد بسیاری از مشكلات امروز دیگر نبود.

مرحوم طالقانی از جمله روحانیونی بودند كه به كار حزبی اعتقاد داشتند و خود از موسسان نهضت آزادی بودند. دلیل اینكه ایشان به كار حزبی و تشكیلاتی اعتقاد داشتند، چه بود؟

آیت‌الله طالقانی با مرحومان بارزگان و سحابی از سال 1321 به بعد حشر و نشر داشتند و با انجمن‌های اسلامی در ارتباط بودند. این ارتباط و حشر و نشر تعاملی بود و نه یكطرفه، این ارتباط تعاملی و دوسویه موجب ارتقا تفكر ایشان می‌شد و از سوی دیگر، ایشان خود را محدود به یك گروه و یك دسته نكرده بود و هم با نیروهای چپ و هم با نیروهای ملی‌گرا و هم نیروهای مذهبی در ارتباط تنگاتنگ بود. این ارتباطات گسترده موجب می‌گردید كه تا مرحوم طالقانی نسبت به مسائل روز و دنیا شناخت بهتری داشته باشند و با مسائل نوین آشنا باشند. ایشان پس از كودتای 28 مرداد عضو نهضت مقاومت ملی می‌شوند و با نیروهای بسیاری مرتبط بودند و در سال 39 كه جبهه ملی دوم تشكیل می‌شود، از تاسیس‌كنندگانش است. سپس نیز به همراه مرحوم بازرگان و مرحوم سحابی نهضت آزادی را پایه‌گذاری می‌كنند.

مرحوم طالقانی اولین خطیب نماز جمعه تهران بودند. نماز جمعه را ایشان بر اساس چه ضرورتی پایه‌گذاری كردند و تفاوت نماز جمعه ایشان را با نماز جمعه امروز در چه می‌دانید؟

ایشان از جمله كسانی بودند كه به وجوب نماز جمعه اعتقاد داشتند. ایشان بیان می‌كردند كه نماز جمعه، یك نماز اجتماعی سیاسی كه در هفته مسائل جامعه در آن باید مطرح شود، است و باید پایگاهی برای افزایش وحدت و آگاهی جامعه باشد. ایشان توسط آقای منتظری به امام پیشنهاد دادند و امام بیان كردند كه خود ایشان این مسئولیت را برعهده بگیرند.

به عنوان سوال آخر؛ فكر می‌كنید اگر مرحوم طالقانی هم‌اینك زنده بودند چه مسئله به دغدغه ایشان تبدیل شده بود.

اگر ایشان زنده بودند، چند دغدغه داشتند. دعوت به مدارا از دغدغه‌های ایشان بود. اعتقاد داشتند كه باید با دگراندیشان و منتقدان رفتاری مناسب داشت. از سوی دیگر ایشان ابوذر زمان بود و ابوذروار علیه مفسدان و چپاول‌گران اموال بیت‌المال فریاد می‌زد.

افزودن نظر جدید